خان بلاغی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خان بلاغی. [ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر. ناحیه ای است در 30 هزارگزی جنوب باختری مشکین شهر و 10 هزارگزی شوسه مشکین شهر اهر. این دهکده در جلگه واقع و آب و هوای آن معتدل است ،سکنه آنجا 25 تن که شیعی مذهب و ترک زبانند. آب آنجااز چشمه ، و محصولات آن غلات است. شغل اهالی زراعت و راه مالرو می باشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
خان بلاغی . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر. ناحیه ای است در 30 هزارگزی جنوب باختری مشکین شهر و 10 هزارگزی شوسه ٔ مشکین شهر اهر. این دهکده در جلگه واقع و آب و هوای آن معتدل است ،سکنه ٔ آنجا 25 تن که شیعی مذهب و ترک زبانند. آب آنجااز چشمه ، و محصولات آن غلات است . شغل اهالی زراعت و راه مالرو می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
خان بلاغی . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل . این ناحیه در 11 هزارگزی باختر گرمی و 5 هزارگزی شوسه ٔ گرمی پیله سوار قرار دارد. دهکده ٔ مزبور در جلگه واقع، و با آب و هوای مناطق سردسیری است . سکنه ٔ آنجا 19 تن که شیعی مذهب و ترک زبانند. آب آنجا از چشمه سار و محصول آن غلات و حبوبات است ، شغل اهالی زراعت و گله داری است و راه مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
دانشنامه عمومی
فهرست روستاهای ایران
فهرست شهرهای ایران