دلال خانه خانه بد .
دلاله خانه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دلاله خانه. [ دَل ْ لا ل َ / ل ِ / ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) دلال خانه. خانه بد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :
آن ریش نیست جغبت دلاله خانه هاست
وقت جماع زیر حریفان فکندنیست.
آن ریش نیست جغبت دلاله خانه هاست
وقت جماع زیر حریفان فکندنیست.
طیان مرغزی.
رجوع به دلال خانه شود.کلمات دیگر: