ریایی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
مسنوب به ریا . مرایی . مکار و ریاکار .
لغت نامه دهخدا
ریایی.( ص نسبی ) ریائی. منسوب به ریا. مُرائی. ( از یادداشت مؤلف ). مکار و ریاکار. ( ناظم الاطباء ) :
خدا خدا به تو نالم ز زاهدان ریایی
که عالمی بفریبند با قبا و ردایی.
خدا خدا به تو نالم ز زاهدان ریایی
که عالمی بفریبند با قبا و ردایی.
؟ ( از روزنامه ناله ملت ).
رجوع به ریاکار شود.کلمات دیگر: