دل ضعفه
فارسی به انگلیسی
fainting from hunger, gnawing sensation in the stomach
فرهنگ فارسی
در تداول عوام ضعف دل از گرسنگی .
لغت نامه دهخدا
دل ضعفه. [ دِ ض َ ف َ / ف ِ ] ( اِ مرکب ) در تداول ، ضعف دل از گرسنگی یا از مشاهده منظره غم انگیز و حزن آور. رجوع به دل غشه شود.
- دل ضعفه داشتن ؛ همیشه گرسنگی حس کردن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- دل ضعفه گرفتن ؛ سخت متأثر و اندوهگین شدن از دیدن مجروحی یا نوحه گری برمرگ عزیزی.
- دل ضعفه داشتن ؛ همیشه گرسنگی حس کردن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- دل ضعفه گرفتن ؛ سخت متأثر و اندوهگین شدن از دیدن مجروحی یا نوحه گری برمرگ عزیزی.
کلمات دیگر: