کلمه جو
صفحه اصلی

قوبه

فرهنگ فارسی

مقیم و خانه نشین یا زن موی سترده .

لغت نامه دهخدا

( قوبة ) قوبة. [ ق ُ وَ ب َ ] ( ع ص ) مقیم و خانه نشین. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ). گویند: فلان ملی قوبة؛ ای ثابت الدار مقیم و این را درباره کسی گویند که از منزل بیرون نرود. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || زن موی سترده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) بیماری قوباء. ( اقرب الموارد ). رجوع به قوباء شود.

قوبة. [ ق ُ وَ ب َ ] (ع ص ) مقیم و خانه نشین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). گویند: فلان ملی ٔ قوبة؛ ای ثابت الدار مقیم و این را درباره ٔ کسی گویند که از منزل بیرون نرود. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || زن موی سترده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || (اِ) بیماری قوباء. (اقرب الموارد). رجوع به قوباء شود.


دانشنامه عمومی

قوبه، روستایی است از توابع بخش لاجان و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
این روستا در دهستان لاهیجان غربی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۶۱ نفر (۳۸ خانوار)بوده است.


کلمات دیگر: