شکم خالی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
کنایه از گرسنه یا کنایه از میان تهی.
لغت نامه دهخدا
شکم خالی. [ ش ِ ک َ ] ( ص مرکب ) کنایه از گرسنه. ( از یادداشت مؤلف ) :
درونت حرص نگذارد که زربر دوستان پاشی
شکم خالی چو نرگس باش تا دستت درم گردد.
درونت حرص نگذارد که زربر دوستان پاشی
شکم خالی چو نرگس باش تا دستت درم گردد.
سعدی.
|| کنایه از میان تهی. ( یادداشت مؤلف ).کلمات دیگر: