کلمه جو
صفحه اصلی

حمیص

فرهنگ فارسی

فرونشسته آماس

لغت نامه دهخدا

حمیص. [ ح َ ] ( ع ص ) فرونشسته آماس. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

جگر در عراقی حمیص می شود


کلمات دیگر: