دلسوزي , رحم , شفقت , غمخواري , مهرباني , لطف , دريغ , افسوس , بخشش , همدردي , حس ترحم , ترحم کردن , دلسوزي کردن , متاثر شدن
شفقه
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
مهربانی یا ضعف یا عطوفت توام با ترس .
لغت نامه دهخدا
شفقة. [ ش َ ف َ ق َ ] (ع اِمص ) مهربانی . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) (دهار). رحمت و رأفت و حنو و انعطاف . (اقرب الموارد). و رجوع به شفقت شود. || ضعف . (از اقرب الموارد). || عطوفت توأم با ترس ، از این روست که خدای تعالی با صفت شفقت وصف نمیشود. (از اقرب الموارد).
شفقة. [ ش َ ف َ ق َ ] (ع مص ) شفقت . مهربانی کردن بر کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مهربان شدن . (المصادر زوزنی ). بذل همت است برای ازمیان بردن مطلب یا امر خلاف میل از مردم . (از تعریفات جرجانی ) (از اقرب الموارد). و رجوع به شفقت شود.
پیشنهاد کاربران
دلسوزی
کلمات دیگر: