کلمه جو
صفحه اصلی

حنین ابن اسحاق

پیشنهاد کاربران

حنین بن اسحاق ، حنین بن اسحاق بن سلیمان ابن ایوب عبادى، ملقب به ابوزید، پزشک و متکلم نسطورى و مهمترین مترجم آثار یونانى به عربى و سریانى در سده سوم. ضبط لاتینى نامش یوهان نیتیوس است ( مایرهوف، ص 708 ) . سوانح زندگى او در منابع قدیم دوره اسلامی نسبتاً به تفصیل آمده است. از جمله ابن ندیم ( ص 352ـ353 ) ، ابن جلجل ( ص 68ـ70 ) ، ابن ابى اصیبعه ( ص 257ـ274 ) ، قفطى ( ص 171ـ177 ) و ابن عبرى ( ص250ـ253 ) هرکدام گوشه هایى از زندگى او را نقل کرده اند که البته گفته هاى آنان گاه ناسازگار و مغشوش است و حتى برخى پژوهشگران جدید را نیز به اشتباه افکنده است. دو رساله از آثار حنین نیز دربردارنده اطلاعاتى سودمند و قابل اعتماد درباره زندگى و شیوه علمی او و شاگردانش است : نخست، رنجنامه اى که وى در آن ماجراى مصائبش در دوره خلافت متوکل را بازگفته و ابن ابى اصیبعه ( ص 264ـ270 ) آن را عینآ نقل کرده است؛ دوم، رسالة حنین ابن اسحق الى على بن یحیى فى ذکر ما ترجم من کتب جالینوس که حنین به خواهش على ابن یحیى درباره ترجمه هاى سریانى و عربى آثار جالینوس نگاشته است ( مهدى محقق این رساله را همراه با ترجمه فارسى آن در 1384ش در تهران به چاپ رساند ( .
این مقاله شامل این بخشها ست :
1 ) زندگى
2 ) مدرسه ترجمه حنین و روشهاى ترجمه او
3 ) آرا و آثار پزشکى
4 ) آثار و اندیشه هاى فلسفى
1 ) زندگى. براساس منابع پیش گفته، حنین ابن اسحاق به سال 194 در حیره* متولد شد ( قس د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه: سال 192 ) . پدرش داروفروش ( صیدلانى ) بود ( قفطى، ص 174؛ ابن عبرى، ص250 ) . بنا بر گزارش ابن جلجل ( ص 68ـ69 ) ، وى در جوانى مدتى را در فارس به آموختن ادبیات عرب گذراند و گفته اند از خلیل ابن احمد* دانش آموخت ( نیز رجوع کنید به قفطى، ص 171؛ ابن ابى اصیبعه ، ص 257؛ ابن عبرى، همانجا؛ و از پژوهشگران معاصر رجوع کنید به یوسف حَبّى، ص 308؛ بروکلمان، ج 1، ص 224؛ قس اولیرى، ص :165 به غلط خالد ابن احمد ) ؛ اما این مطلب محل تردید است، زیرا خلیل سالها پیش از تولد حنین درگذشته است ( رجوع کنید به ابن صاعد اندلسى، ص 192، پانویس 6 ) . از سوى دیگر، بنا بر آنچه ابن ابى اصیبعه از یوسف ابن ابراهیم طبیب نقل می کند، هنگامی که حنین در مجلس درس طب یوحنا ابن ماسویه ( رجوع کنید به ابن ماسویه* ) در بغداد حاضر میشده تقریباً دوازده سال داشته ( رجوع کنید به ص 257ـ259 ) و احتمال آنکه وى پیش از آن تاریخ سفر علمی قابل توجّهی داشته باشد اندک است.
این را میدانیم که حنین در حوالى سال 211 بخشى از کتابى از جالینوس* در علم تشریح را از یونانى به سریانى ترجمه کرد و به جبرئیل ابن بُختیشوع*، طبیب مشهور دربار مأمون و فرد مورد اعتماد او در بیت الحکمه*، عرضه نمود. جبرئیل چنان از این ترجمه شگفت زده شد که حنین را رَبَّن ( معلم، استاد ) خطاب کرد و پیش بینى کرد که ترجمه هاى او مترجمان بزرگى چون سَرجیس رأس عینى را از اعتبار خواهد افکند ( همان، ص 259 ) . این ترجمه احتمالا نخستین ترجمه حنین بود. او در رساله خود ( 1384ش، ص 17ـ18 ) از کتاب فى اصناف الحُمّیات به عنوان نخستین ترجمه اش یاد کرده است که در هفده سالگى براى جبرئیل ابن بختیشوع از یونانى به سریانى درآورده؛ پیش از وى، سَرجیس ترجمه اى نامعتبر از آن انجام داده بود.
ظاهراً این نخستین ترجمه حنین با ترجمه هاى پیشینیان تفاوتى آشکار داشته است، چرا که یوحنا ابن ماسویه، که یکى از اصلی ترین حامیان ترجمه در آن روزگار بود، آن را [از نظر بلاغت] به وحى نزدیک میدانست ( رجوع کنید به ابن ابى اصیبعه ، همانجا ) ، اما حنین خود از ترجمه هاى روزگار جوانىاش راضى نبود و در روزگار بعد در اغلب آنها تجدید نظر کرد ( رجوع کنید به ادامه مقاله ) .
براساس نوشته ابن ابى اصیبعه ( همانجا ) میدانیم که حنین از این هنگام تا 215 به ملازمت و شاگردى یوحنابن ماسویه مشغول بود و کتابهاى زیادى از آثار جالینوس را براى او از یونانى به سریانى و عربى ترجمه کرد. پیشرفت وى تا پیش از رسیدن به بیست سالگى چندان درخور توجه بود که به زودى به تبحر در زبانهاى یونانى، سریانى و فارسى مشهور شد و نظر مأمون ( حک : 198ـ218 ) را به خود جلب کرد. به گزارش ابن ابى اصیبعه ( ص 260 ) ، مأمون اصلاح ترجمه هاى دیگران را نیز به حنین سپرده بود و به او هموزن ترجمه هایش طلا می بخشید. ابن ابى اصیبعه ( همانجا ) مدعى است که برخى ترجمه هاى حنین از کتابهاى جالینوس و دیگران را به خط کاتب وى، ازرق، دیده که بر همه آنها نشان مأمون خلیفه بوده و حنین بر روى برخى از آنها نکاتى به یونانى نوشته بوده است ( براى آگاهى از جنس و خط این کتابها رجوع کنید به همان، ص270ـ271 ) .
به نظر میرسد حنین تا پیش از تشکیل حلقه ترجمه خود، دستکم ده سالى را به تنهایى به کار ترجمه گذراند و در این مدت بویژه به ترجمه سریانى کتابهاى جالینوس براى پزشکان جندى شاپور مقیم بغداد مشغول بود ( رجوع کنید به ادامه مقاله ) .
احاطه بسیار زیاد حنین بر آثار جالینوس و بقراط و آشنائی اش با علوم یونانى بتدریج سبب شد که به عنوان دانشمندى برجسته و پزشکى حاذق نامور شود. از گزارش مسعودى ( مروج، ج 4، ص 379ـ381 ) میدانیم که او در مجلس علمی خلیفه الواثق ( حک : 227ـ232 ) شرکتى فعال داشت، با این همه تا پیش از حکومت متوکل ( حک : 234ـ247 ) از حضور حنین در میان پزشکان دربار عباسى اطلاعى در دست نیست. وى ظاهراً در بیست سال باقى عمرش، در آرامش، بکار ترجمه و طبابت سرگرم بود و دو ماه مانده به مرگ، ترجمه فی اجزاء الطّب جالینوس را آغاز کرد؛ ترجمه اى که مجال به پایان رساندنش نیافت و پسرش اسحاق آن را به انجام رساند ( حنین ابن اسحاق، 1384ش، ص 38، افزوده على ابن یحیى؛ قس همو، 1928، مقدمه مایرهوف، ص 27: فى قوام الصناعات ) . وى در صفر 260 درگذشت ( ابن ندیم، ص 352؛ ابن خلّکان، ج 2، ص 218؛ قس ابن ابى اصیبعه ، ص 263ـ 264: سال 264 ) .
از حنین دو پسر به نامهاى داوود و اسحاق برجاى ماند. حنین براى آنان المسائل فی الطب را تألیف و چندین کتاب پزشکى تر . . .


کلمات دیگر: