کلمه جو
صفحه اصلی

حواس پرت


مترادف حواس پرت : بی حواس، پریشان حواس، خرف، کم حواس، گیج، منگ

متضاد حواس پرت : حواس جمع

برابر پارسی : کم یاد، پریشان یاد، گیج، کم ویر

فارسی به انگلیسی

absent-minded, abstract, abstracted, careless, giddy, scatterbrained, woolly-headed

absent-minded


absent-minded, abstracted, careless, giddy, scatterbrained, woolly-headed


فارسی به عربی

شارد الذهن

مترادف و متضاد

absentminded (صفت)
حواس پرت، پریشان خیال، سر به هوا، گیج

wacky (صفت)
حواس پرت، گیج، خرف

light-headed (صفت)
حواس پرت، گیج، بی قید، بی فکر، سبک سر

بی‌حواس، پریشان‌حواس، خرف، کم‌حواس، گیج، منگ ≠ حواس‌جمع


فرهنگ فارسی

( صفت ) پریشان خاطر پریشان حواس .

واژه نامه بختیاریکا

دالو کر به کول
دَر پاها

جدول کلمات

گیج

پیشنهاد کاربران

سر به هوا

آشفته دماغ

سراسمه میشه

گیج، سر به هوا

همتون فارسی میگین

Distracted


کلمات دیگر: