کلمه جو
صفحه اصلی

حواس جمع

فارسی به انگلیسی

attentive, careful, cautious, clearheaded, collected, sober

مترادف و متضاد

self-collected (صفت)
خود دار، دارای کف نفس، حواس جمع

واژه نامه بختیاریکا

چار تی؛ چار تی چار انگله؛ دِلَک مَخَر

پیشنهاد کاربران

vigilant

گوش به زنگ

هوشیار، آگاه، کسی که همیشه کاملا هوشیار است، روی کار ی که انجام میدهد یا حرفی که میزند تمرکز دارد تا اشتباهی نکند.

آگاه و کسی که با آگاهی اقدام می کند.


کلمات دیگر: