مترادف حمله : تاخت، تعرض، تک، تهاجم، شبیخون، نهب، هجوم، یورش، صرع، غش، صولت، اعتراض، انتقاد شدید، حالت بحران، اختلال ناگهانی، ایست، سنکوب
برابر پارسی : یورش، تاختن، آفند، تاخت، تاخت و تاز، تازش، تک
attack, rush, epilepsy, falling sickness
action, access, assault, attack, bashing _, charge, fit, offense, offensive, push, qualm, spasm
زمين مسطح , جلگه , يک رشته عمليات جنگي , لشکرکشي , مبارزه انتخاباتي , مسافرت درداخل کشور
ایست، سنکوب
تاخت، تعرض، تک، تهاجم، شبیخون، نهب، هجوم، یورش
صرع، غش
صولت
اعتراض، انتقاد (شدید)
حالت بحران، اختلال ناگهانی
۱. تاخت، تعرض، تک، تهاجم، شبیخون، نهب، هجوم، یورش
۲. صرع، غش
۳. صولت
۴. اعتراض، انتقاد (شدید)
۵. حالت بحران، اختلال ناگهانی،
۶. ایست، سنکوب
(حَ لِ یا لَ) [ ع . حملة ] 1 - (مص ل .) آهنگ جنگ کردن ، هجوم بردن ، 2 - (اِ.) هجوم ، یورش . 3 - غش (پزشکی ). 4 - دفعه .
(حَ مَ لَ) [ ع . حملة ] (ص . اِ.) جِ حامل ؛ حمل کنندگان ، برندگان .
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
منوچهری .
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
منجیک .
فردوسی .
حملة. [ ح ِم ْ / ح ُ ل َ ] (ع مص ) نقل کردن و رفتن از جایی بجایی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
۱. یورش.
۲. هجوم در جنگ.
۳. (اسم) (پزشکی) [عامیانه] = صرع
۴. (اسم) (پزشکی) اختلال ناگهانی در یکی از اعضای بدن، مانند قلب یا مغز.
۵. [مجاز] اعتراض یا انتقاد شدید.
〈حمله آوردن: (مصدر لازم) هجوم آوردن؛ یورش آوردن.
〈حمله بردن: (مصدر لازم) هجوم بردن؛ یورش بردن.
〈حمله کردن: (مصدر لازم) = حمله بردن
حامل#NAME?
آفند، تاختن، تازش، تک، تاخت
تکیه ای: hamla
طاری: hamla
طامه ای: hamla
طرقی: hamla
کشه ای: hamla
نطنزی: hamla
۱صرع غش ۲جن زدگی