کلمه جو
صفحه اصلی

ختی

فرهنگ فارسی

یحیی بن موسی بن خت بلخی

لغت نامه دهخدا

ختی. [ خ ُت ْ تا ] ( اِخ ) شهری است از شهرهای باب الابواب. ( از یاقوت در معجم البلدان ) ( از منتهی الارب ).

ختی. ( اِخ ) نام قریه ای است به افغانستان در بیست و چهار هزار و پانصدگزی غرب قیصار از توابع حکومت میمنه : این نقطه بر خط 6 درجه و 1 دقیقه و 18 ثانیه طول شرقی و خط 35 درجه و 41 دقیقه و 12 ثانیه عرض شمالی قرار دارد. ( از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2 ).

ختی. [ خ ُت ْ تی ] ( اِخ ) یحیی بن موسی بن خت بلخی. ختی از عبداﷲبن نمیر کوفی و ابی اسامه کوفی و عبدالرزاق و جز اینها روایت کرد. وی از ثقات است و موسی بن هارون و عبدالرحمن و جعفربن محمد قریانی از او حدیث کردند. ( از انساب سمعانی ).

ختی . (اِخ ) نام قریه ای است به افغانستان در بیست و چهار هزار و پانصدگزی غرب قیصار از توابع حکومت میمنه : این نقطه بر خط 6 درجه و 1 دقیقه و 18 ثانیه ٔ طول شرقی و خط 35 درجه و 41 دقیقه و 12 ثانیه ٔ عرض شمالی قرار دارد. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2).


ختی . [ خ ُت ْ تا ] (اِخ ) شهری است از شهرهای باب الابواب . (از یاقوت در معجم البلدان ) (از منتهی الارب ).


ختی . [ خ ُت ْ تی ] (اِخ ) یحیی بن موسی بن خت بلخی . ختی از عبداﷲبن نمیر کوفی و ابی اسامه کوفی و عبدالرزاق و جز اینها روایت کرد. وی از ثقات است و موسی بن هارون و عبدالرحمن و جعفربن محمد قریانی از او حدیث کردند. (از انساب سمعانی ).


دانشنامه عمومی

ختی ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ختی یکم
ختی ششم

گویش مازنی

/Khati/ سفره ی پارچه ای مربع شکل که آن را دامنی نیز گویند و در هنگام پنبه چینی آن را به کمر بسته و پنبه را در آن می ریزند

سفره ی پارچه ای مربع شکل که آن را دامنی نیز گویند و در هنگام ...



کلمات دیگر: