کلمه جو
صفحه اصلی

کن فیکون


برابر پارسی : زیر و رو، درهم ریخته، زیر و زبر

فارسی به انگلیسی

to destroy utterly, to annihilate


فرهنگ فارسی

عبارت مرکب از دو جمله ) ۱- بباش پس بباشد آن - بشو پس میشود . توضیح ماخوذ از آیه ۸۲ سوره ۳۶ یسن : اذا اراد شیئا یقول له کن فیکون . ( چون خواهد ( خدا ) که برگزاری کاری همی گوید آنرا بباش پس بباشد آن ) یا کارگاه کن و فیکون . کارگاه آفرینش : عقل در کارگاه کن و فیکون از پی جلوه قرار وسکون ... ۲- زیروزبر خراب و ویران . یا کن و فیکون شدن . زیر و زیر شدن خراب شدن منهدم گردیدن . یا کن و فیکون کردن . زیر وزبرکردن خراب کردن .
کنایه از عالم موجودات

لغت نامه دهخدا

کن فیکون. [ ک ُ ف َ ی َ ] ( ع جمله فعلیه ، اِ مرکب ) کنایه از عالم موجودات. ( آنندراج ) ( غیاث ). کن فکان. ( از ناظم الاطباء ) :
کجا شد آنکه بر از خاک پاک کن فیکون
نه طعنه پدرش بد نه مایه مادر.
ناصرخسرو.
چو درنوردد فراش امر کن فیکون
سرای پرده سیماب رنگ آینه گون.
جمال الدین عبدالرزاق.
قضای کن فیکون است حکم بار خدای
بدین سخن سخنی در نمی توان افزود.
سعدی.
و رجوع به کن فکان شود.
- کن فیکون شدن یا کردن ؛ از بیخ و بن ویران و زیر و زبر شدن یا کردن. مأخوذ از قرآن بر خلاف معنی آن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). زیر و رو شدن. درب و داغون کردن. اساس کاری را به کلی در هم ریختن و آن را از بین بردن یا به صورت دیگر درآوردن : این زلزله شهر نهاوند را کن فیکون کرد. ( فرهنگ لغات عامیانه جمالزاده ).

فرهنگ عمید

۱. باش پس می باشد.
۲. (صفت ) [مجاز] سرعت جریان امر الهی.
۳. [مجاز] خراب و ویران، زیروزبر.
* کن فیکون شدن: (مصدر لازم ) [مجاز] زیروزبر شدن، منهدم شدن.

۱. باش پس می‌باشد.
۲. (صفت) [مجاز] سرعت جریان امر الهی.
۳. [مجاز] خراب و ویران؛ زیروزبر.
⟨ کن‌فیکون شدن: (مصدر لازم) [مجاز] زیروزبر شدن؛ منهدم شدن.


دانشنامه عمومی

کُن فیکون (به معنای باش، پس می شود) عبارت مشهوری است که چندین بار در قرآن به کار رفته است. به صورت کلی یعنی ارادهٔ بودنش را کردیم و به وجود آمد و در مواردی استفاده می شود که بدون هیچ پیش نیازی چیزی را از هیچ به وجود آورند. این موضوع در باور مسلمانان تنها مختص خدا است و به صورت ضرب المثل نیز استفاده می شود.
۲:۱۱۷
۳:۴۷
۳:۵۹
۶:۷۳
۱۶:۴۰
۱۹:۳۵
۳۶:۸۲
۴۰:۶۸
نخستین چیز، صداست؛ در جمله ای آمده است که «اول کلمه شقت أسماء المُمکنات کلمه کن» اولین صدایی که در هستی طنین افکند و به گوش عالم امکان رسید، کلمه «کن» بود؛ یعنی هر موجود ممکنی گوشی داشت و این صدا به گوشش رسید. این نخستین صداست. معلوم می شود که نخستین چیز، صداست که کلمه «کن» بود که گوش عالم ممکن را نواخت، و عرفا آن را «کُن وجودی» می گویند.
یعنی خداوند گفت «کُن! فیکون»؛ یعنی حق تعالی اشاره فرمود که «باش!» پس آن موجود شد. به مجرد اینکه صدای «کن» که نخستین صوت حق است، ظهور یافت، یکون آشکار شد. به عبارت دیگر، یکون چیزی جز «کن» نیست. چنین نیست که خداوند یک لحظه گفت «کُن» و لحظه بعد «یکون» شد. اصلاً فاصله ای وجود ندارد. چون «کُن» مزدوج از کاف و نون است، و یکون نیز اثر «کن» و به اعتباری، همان خود آن است، پس هر «یکون» یا هر موجودی نیز مزدوج است؛ بنابراین، همه چیز مزدوج است.

دانشنامه آزاد فارسی

کُن فَیَکون
تعبیری قرآنی به معنی «بشو و می شود». این تعبیر مبیّن لفظ امر ایجادی و ارادۀ خلاقۀ خداوند است که ۸بار در قرآن آمده و حاکی از قدرت لایتناهی الهی است. در زبان فارسی آن را کنایه از عالم موجودات دانسته اند و برخلاف معنی قرآنی آن، به معنی زیر و زبرشدن و از بیخ و بن ویران کردن نیز به کار می رود.

فرهنگ فارسی ساره

زیر و رو، زیر و زبر


دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] «کُنْ فَیَکونُ» عبارتی قرآنی است که بارها در آیات قرآن ذکر شده است؛ از جمله در آیه ۱۱۷ سوره بقره: «إِذا قَضی أَمْراً فَإِنَّما یقُولُ لَهُ کنْ فَیکونُ». مفسران شیعی، همسو با روایات نقل شده از امامان(ع)، در تفسیر این عبارت معتقدند که «کُنْ فَیکونُ» بیان تمثیلی است از این حقیقت که اراده تکوینی خداوند به ایجاد چیزی، مساوی است با ایجاد آن چیز. بنابراین، این طور نیست که خداوند در ایجاد موجودات، حقیقتا از لفظ «کن» استفاده کند. عارفان شیعی نیز معتقدند که اهل بهشت و عارفان، به اذن الهی از مقام «کُنْ فَیکونُ» برخوردارند. عبارت «کُنْ فَیکونُ» در اشعار فارسی نیز بارها تکرار شده است.
عبارت «کُنْ فَیکونُ» در آیات قرآن به شکل های گوناگون و درباره موضوعات مختلف، بارها بیان شده است که می توان آنها را در سه دسته، تقسیم نمود:
در آیات ۱۱۷ سوره بقره، ۳۵ سوره مریم و ۴۷ سوره آل عمران، درباره تولد عیسی(ع)، به شکل همسانی از عبارت «کُنْ فَیکونُ» استفاده شده است: «إِذا قَضی أَمْراً فَإِنَّما یقُولُ لَهُ کنْ فَیکونُ»؛ یعنی: «هنگامی که چیزی را مقرّر دارد (و فرمان هستی آن را صادر کند)، فقط به آن می گوید: موجود باش! آن نیز فوراً موجود می شود.» در آیه ۵۹ سوره آل عمران به شکل دیگری از عبارت «کُنْ فَیکونُ» درباره تولد عیسی(ع) استفاده شده است. تمامی آیات مذکور، مضمون مشترکی دارند: خداوند در خلقت موجودات -از جمله خلقت عیسی(ع)- به کسی یا چیزی وابسته نیست تا خلقت یک موجود برایش آسان، و خلقت موجود دیگر برایش سخت باشد؛ بلکه برای ایجاد هر موجودی، همین که حکم به وجودش نماید، کافی است تا آن موجود، ایجاد گردد. از این رو، تولد غیرعادی عیسی(ع) برای خداوند سخت و محال نیست.


کلمات دیگر: