کلمه جو
صفحه اصلی

کمرویی


مترادف کمرویی : حجب، حیا، شرم

متضاد کمرویی : پررویی، گستاخی

فارسی به انگلیسی

bashfulness, embarrassment, inhibition, shyness, self-consciousness

bashfulness, shyness


فارسی به عربی

خجل

مترادف و متضاد

timidity (اسم)
بزدلی، جبن، ترسویی، کمرویی، حجب

timidness (اسم)
بزدلی، جبن، ترسویی، کمرویی، حجب

diffidence (اسم)
عدم اعتماد به نفس، کمرویی، ترس بیم از خود

حجب، حیا، شرم ≠ پررویی، گستاخی


فرهنگ فارسی

حالت و کیفیت کمر و توضیح هر کسی طبعا مایل است باینکه دربار. او دیگران عقید. خوب داشته باشند و او را آدمی ارجمند و با ارزش بشمارند هر گاه این میل بدرج. شدت برسد و با حس بی اعتمادی بخویشتن همراه گردد کمرویی ظهور میکند . پس کمرو یی نتیج. بیمی است که آدمی دارد از اینکه مبادا او را دست کم بگیرند یعنی برایش ارزشی کمتر از آنچه خود او خواهانست قایل شوند . یا با کمرو یی . توام با خجالت : ( در ایوان با کمرو یی بپدر سلام کردند و باطاق رفتند ) .


کلمات دیگر: