کلمه جو
صفحه اصلی

کوکو


مترادف کوکو : فاخته، قمری، خاگینه

فارسی به انگلیسی

savoury omelet


cuckoo, cuckoo's note


omelet, with vegetables, cuckoo's note, cuckoo, cuckoos note, savoury omelet

مترادف و متضاد

فاخته، قمری


خاگینه


۱. فاخته، قمری
۲. خاگینه


فرهنگ فارسی

نوعی خوراک که سبزی یاسیب زمینی کوبیده راباسفیده وزرده تخم مرغ مخلوطکرده وبعددرروغن سرخ میکنند
( ادات استفهام ) تکرار کو کجاست ? کجاست ?

فرهنگ معین

(اِ. ) غذایی که از سرخ کردن سبزی ها، سیب زمینی با تخم مرغ تهیه می شود.
(اِ. ) فاخته ، آواز و صدای فاخته .

(اِ.) غذایی که از سرخ کردن سبزی ها، سیب زمینی با تخم مرغ تهیه می شود.


(اِ.) فاخته ، آواز و صدای فاخته .


لغت نامه دهخدا

کوکو. ( اِ صوت ) صدا و آواز فاخته را گویند. ( برهان ). آواز فاخته مثل پوپو آواز هدهد، و با لفظ زدن و کردن مستعمل. ( آنندراج ). آواز و صدای فاخته. ( ناظم الاطباء ). اسم صوت کوکو. حکایت صوت کوکو. آواز فاخته. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
دیدیم که بر کنگره اش فاخته ای
بنشسته همی گفت که کوکو کوکو .
خیام ( از فرهنگ فارسی معین ).
آن خواجه که خویش را هلاکو می گفت
وز کبر سخن به چشم و ابرو می گفت
بر کنگره ٔسرای او فاخته ای
دیدم که نشسته بود و کوکو می گفت.
؟ ( از آنندراج ).
و رجوع به معنی بعد شود.
- کوکو زدن ؛ کوکو کردن. آوای کوکو برآوردن. بانگ کوکو سر دادن :
فاخته هر صبح که کوکو زند
سوختگی از جگرم بو زند.
امیرخسرو ( از آنندراج ).
- کوکو کردن ؛ کوکو زدن. آوای کوکو برآوردن :
فاخته چون نغمه دلجو کند
بوم چرا بیهده کوکو کند.
امیرخسرو ( از آنندراج ).
و رجوع به ترکیب قبل شود.
- کوکوگوی ؛ که بانگ کوکو برآورد. که کوکو کند :
باز مردان چو فاخته در کوی
طوق در گردنند کوکوگوی.
سنائی.
|| ( اِ ) فاخته. ( ناظم الاطباء ). مرغی است که آوایی شبیه به کوکوبرآرد و بعضی ملل دیگر نیز همین نام را بدو دهند چنانکه فرانسوی ها. طیری از طیور که در لانه دیگران تخم گذارد و حضانت و تربیت جوجه های او را مرغان دیگر کنند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). اسم صوت که به مرغ اطلاق شده. ( حاشیه برهان چ معین ). پرنده ای است ازراسته برشوندگان که زیبا و دارای منقاری ضعیف و بالها و دمش نسبتاً طویل و پاهایش کوتاه است. این پرنده از حشرات مختلف تغذیه می کند. رنگ پرهایش خاکستری متمایل به آبی و پرهای زیر شکمش روشن تر از قسمتهای دیگر بدن است. عاطفه مادری کوکو بسیار کم و مشهور به بی عاطفگی است و جوجه هایش نیز به قدرناشناسی شهرت دارند. وجه تسمیه وی به سبب آوازش ( که شبیه به «کوکو»است ) می باشد. فاخته. صلصل. ( فرهنگ فارسی معین ). || خاگینه را نیز گفته اند. ( برهان ). به معنی خورش خاگینه معروف است. ( انجمن آرا ). خاگینه. تواهه. ( فرهنگ فارسی معین ). || نوعی از مأکولات که از بیضه سازند. ( آنندراج ). نوعی از مأکولات که از بیضه مرغ سازند. ( غیاث ).طعامی که از گندنای کوبیده و جز آن با خایه زده درروغن سرخ کنند. قسمی از طعام با خایه مرغ و سبزی کوفته کرده. چون مطلق گویند، طعامی از خایه مرغ و گندنا و اگر با چیزی دیگر غیرگندنا باشد کوکو را بر آن اضافه کنند: کوکوی سیب زمینی. کوکوی بادنجان و غیره.( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). نوعی غذا. طرز تهیه آن معمولاً چنین است : چند دانه تخم مرغ را با قدری نمک و فلفل و یک قاشق آب در ظرفی ریزند و با چنگال آن را خوب هم زنند تا کاملاً صاف و یکرنگ شود. مقداری جعفری نرم کرده نیز داخل کنند و سپس مقداری کره یا روغن داغ کرده ، تخم زده را در روغن ریزند و ظرف را کمی تکان دهند تا بدان نچسبد. همین که زیر آن سفت شد با کارد یا چنگال آن را به روی دیگر گردانند یا از یک طرف آن را لوله کنند تا اطراف آن سرخ شود، ولی میان نیمه بسته و نرم بماند و آتش ملایم به کار برند تا به خوبی طبخ صورت گیرد و زیاد سفت نشود. کوکو به سبب مخلوط شدن با سبزیها و حبوبات و گوشت انواعی دارد، مانند: کوکوی اسفناج ، کوکوی بادنجان ، کوکوی تره ، کوکوی سبزی ، کوکوی لوبیای سبز، کوکو شبت ، کوکوی گوشت ، کوکوی ماش و باقلا، کوکوی ماهی و غیره. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( ادات استفهام ) تکرار «کو». کجاست ؟ کجاست ؟ ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

نوعی خوراک که سبزی یا سیب زمینی کوبیده را با سفیده و زردۀ تخم مرغ مخلوط کرده و بعد در روغن سرخ می کنند.، ۱. (زیست شناسی ) = فاخته
۲. آواز فاخته: آن قصر که بر چرخ همی زد پهلو / بر درگهِ او شهان نهادندی رو دیدیم که بر کنگره اش فاخته ای / بنشسته همی گفت که کوکو کوکو (خیام: ۱۰۲ ).

نوعی خوراک که سبزی یا سیب‌زمینی کوبیده را با سفیده و زردۀ تخم‌مرغ مخلوط کرده و بعد در روغن سرخ می‌کنند.


دانشنامه عمومی

کوکو یکی از غذاهای معروف در آشپزی ایرانی است. ماده اصلی کوکو تخم مرغ است و در طبخ انواع مختلف این غذا از سبزی، پیاز، سیر، فلفل دلمه ای، قارچ، سیب زمینی و ادویه به طور معمول استفاده می شود.کوکو معمولاً به صورت پهن و گرد یا بیضی درست می شود.
کوکو سبزی
کوکو والک
کوکو شیرین
کوکو سیب زمینی
کوکو لوبیا سبز
کوکو پیازچه
کوکو باقلا سبز و کوکوی شبت باقلا
کوکو کنگر
کوکو دورنگ یا کوکوی دولایه و چند لایه
کوکو مخلوط
کوکو قارچ
کوکو کدو
کوکو کدو (ترکی )
کوکو کدو حلوایی
کوکو گردو
کوکو هویج
کوکو ماست
کوکو گل کلم
کوکو گوشت
کوکو مرغ یا چغرتمه
کوکو مرغ شمالی
کوکو بادمجان
کوکو تخم مرغ
کوکو اشپل (غذای گیلانی)
کوکو ماهی
کوکو میگو
2. کتاب آشپزی مدرن ؛ طرز تهیه انواع خوراکیها ؛قسمت غذاهای ساده .

دانشنامه آزاد فارسی

کوکو (آشپزی). از معروف ترین غذاهای ایرانی (←آشپزی ایرانی، مکتب). تنوع غذاهایی که جزء اول نام آن ها کوکو است، بسیار است، ازجمله کوکوسبزی فراهم آمده از سبزی ساطوری شدۀ مخصوص کوکو (تره، جعفری، شوید، گشنیز، و اندکی شنبلیله)، تخم مرغ، آرد، روغن و نمک. مخلوط این مواد را در تابه به روغن سرخ می کنند؛ کوکوسیب زمینی که سیب زمینی در آب پختۀ پوست گرفته را با تخم مرغ نپخته و زعفران ساییده و نمک به هم مخلوط کرده در تابۀ روغن جوش سرخ می کنند.

کوکو (پرندگان). کوکو (پرندگان)(cuckoo)
کوکو
گونه هایی از پرندگان، شامل ۲۰۰ عضو خانوادۀ کوکولیده، از راستۀ کوکوسانان، مخصوصاً کوکوی اوراسیایی معمولی Cuculus canorus. نام این پرنده برگرفته از آواز خاصش است. شکل این جانور تا اندازه ای شبیه قوش است. حدود ۳۳ سانتی متر طول دارد. رنگ اش خاکستری آبی فام و شکم اش راه راه است. ماده ها گاهی اوقات قرمزند. این پرندگان عموماً دم بلند و گردی دارند. کوکوها از حشرات، ازجمله نوزاد مودار حشرات که برای بسیاری پرندگان بد مزه اند، تغذیه می کنند. این پرنده «انگل آشیانه» است و تخم هایش را به صورت تکی، در فاصلۀ زمانی حدود ۴۸ ساعت، در آشیانۀ پرندگان حشره خوار کوچک می گذارد. به محض بیرون آمدن از تخم، جوجۀ کوکو تمام جوجه ها و تخم های پرنده را از آشیانه بیرون می اندازد و تا زمانی که قابلیت پرواز پیدا کند، «والدین رضاعی» از او مراقبت و پرستاری می کنند. گونه های امریکایی کوکوها، خود از تخم ها و جوجه هایشان نگهداری می کنند. کوکوی دوندۀ امریکای شمالی Geococcyx californianus از اعضای خانوادۀ کوکوهاست. کوکوی منقارزرد Coccysus americanus خودش روی تخم ها می خوابد.

گویش مازنی

/kookoo/ در فارسی نیز کوکو گویند، که انواع آن شامل کوکو سبزی، کوکوری گردو کوکو تخم مرغ و کوکو سیب زمینی، کوکوی کدو و کوکوی بادمجان و می باشد

در فارسی نیز کوکو گویند،که انواع آن شامل کوکو سبزی،کوکوری ...


پیشنهاد کاربران

به زبان فرانسوی


کلمات دیگر: