<hr> <b>مترادف متشاکل</b> : همانند، شبیه، هم شکل، متشاکله <br>

مترادف متشاکل : همانند، شبیه، هم شکل، متشاکله

<div class="boxBd">متشاکل. [ م ُ ت َ ک ِ ] ( ع ص ) موافقت کننده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مناسب و موافق و پسند شده یکی مر دیگری را. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تشاکل شود.</div>

متشاکل. [ م ُ ت َ ک ِ ] ( ع ص ) موافقت کننده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مناسب و موافق و پسند شده یکی مر دیگری را. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تشاکل شود.

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">(مُ تَ کِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - موافقت کننده . ۲ - چیزی که مانند و موافق چیزی دیگر باشد.</div>

(مُ تَ کِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - موافقت کننده . ۲ - چیزی که مانند و موافق چیزی دیگر باشد.

متشاکل

مترادف و متضاد

فرهنگ معین

لغت نامه دهخدا

فرهنگ عمید