مترادف متذلل : پست، خوار، ذلیل، فرومایه، افتاده، فروتن
متذلل
مترادف متذلل : پست، خوار، ذلیل، فرومایه، افتاده، فروتن
مترادف و متضاد
۱. پست، خوار، ذلیل، فرومایه
۲. افتاده، فروتن
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - ذلیل خوار . ۲ - فروتن جمع : متذللین .
فرهنگ معین
(مُ تَ ذَ لِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) فروتن ، خوار.
لغت نامه دهخدا
متذلل. [ م ُ ت َ ذَل ْ ل ِ ] ( ع ص ) ذلیل و خوار. ( آنندراج ). || فروتن و کمینه. ( ناظم الاطباء ). فروتن و متواضع. ( ازاقرب الموارد ). || ملایم و نرم دل. || دادخواه. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).
فرهنگ عمید
ویژگی کسی که خود را خوار و حقیر می کند.
کلمات دیگر: