کلمه جو
صفحه اصلی

نرمال


مترادف نرمال : طبیعی، عادی، معمولی

برابر پارسی : هنجار، بهنجار، به هنجار

مترادف و متضاد

طبیعی، عادی، معمولی


فرهنگ فارسی

مطابق قاعده، به طریق وروش معین، بهنجار
( صفت ) معمولی عادی .توضیح احترازاز استعمال این کلمه بیگانه اولی است .

فرهنگ معین

(نُ ) [ فر. ] (ص . ) طبیعی ، عادی .

لغت نامه دهخدا

نرمال. [ ن ُ ] ( فرانسوی ، ص ) به هنجار. طبیعی. عادی. معمولی. ( لغات فرهنگستان ).

فرهنگ عمید

۱. به طریق و روش معمول.
۲. به هنجار، طبیعی.

فرهنگ فارسی ساره

به هنجار، بهنجار


واژه نامه بختیاریکا

به دزِّه؛ به دم ( به دماق )

پیشنهاد کاربران

normal

Nation یا به پارسی نَهِش Nahesh ( ع: مِلَّت )
هم ریشه با Nature یا به پارسی نَهاد Nahaad ( ع: طَبیعَت )
هر دو از ریشه پروا - هندو - اروپایی *gene - که در پارسی معنی زادَن Zaadan و زیستَن Zistan دارند.
اگر پسوند صفت ساز انگلیسی و پارسی - ال بگیرند میشوند ( همچون در گُودال، پوشال، گِردال، چَنگال و. . . )
نَشنال یا نَهِشال ( National, Naheshaal ) ( ع: مِلّی )
نَچرال یا نَهادال ( Natural, Nahaadaal ) ( ع: طَبیعی )
و پیشوند اینتِر - یا اَندَر - به معنی ( مینو، meaning ) در میان به نشنال بیفزاییم میشود اینتِرنَشنال، اَندَرنَهِشال ( International, Andarnaheshaal ) ( ع: بِین ُالمِلَّلی )

به معنی هنجار - به هنجار - عادی هست. واژه ای انگلیسی هست.


کلمات دیگر: