کلمه جو
صفحه اصلی

متعاهد


مترادف متعاهد : هم عهد، هم پیمان

متضاد متعاهد : متخاصم

فارسی به انگلیسی

contracting

مترادف و متضاد

هم‌عهد، هم‌پیمان ≠ متخاصم


فرهنگ فارسی

کسی که بادیگری عهدوپیمان ببندد
(اسم ) آنکه با دیگری عهد و پیمان بندد هم عهد جمع : متعاهدین .

فرهنگ معین

(مُ تَ هِ ) [ ع . ] (اِفا. ) آن که با دیگری عهد و پیمان بندد، هم عهد.

لغت نامه دهخدا

متعاهد. [ م ُ ت َ هَِ ] ( ع ص ) هم عهد و هم وثاق و متحد. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). ج ، متعاهدین . ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تعاهد شود.

فرهنگ عمید

یک طرف عهدنامه.


کلمات دیگر: