مترادف متقاعد : بازنشسته، خانه نشین، وظیفه بگیر، وظیفه خور ، نامتقاعد، راضی، قانع، مجاب
متضاد متقاعد : شاغل، ناراضی
برابر پارسی : باز نشسته، کناره گیرنده، پاسخ یافته
retired, superannuated
convinced
superannuated
بازنشسته , وظيفه خوار , مستمري بگير
بازنشسته
بازنشسته، خانهنشین، وظیفهبگیر، وظیفهخور ≠ شاغل
۱. بازنشسته، خانهنشین، وظیفهبگیر، وظیفهخور ≠ شاغل
۲. نامتقاعد
۳. راضی، قانع، مجاب ≠ ناراضی