کلمه جو
صفحه اصلی

بازیکن میانی

فرهنگ فارسی

بازیکنی که در بعضی از بازی‌های میدانی و گروهی مطابق با آرایش تیمی وظایفی ‌مانند بازی‌سازی و توپ‌رسانی و تخریب‌ بازی حریف و مشارکت در دفاع و حمله بر عهدۀ اوست متـ . میانی 1


فرهنگستان زبان و ادب

{halfback, half, midfielder, midfield} [ورزش] بازیکنی که در بعضی از بازی های میدانی و گروهی مطابق با آرایش تیمی وظایفی مانند بازی سازی و توپ رسانی و تخریب بازی حریف و مشارکت در دفاع و حمله بر عهدۀ اوست متـ . میانی 1


کلمات دیگر: