مترادف کنترل : بازدید، بازرسی، تفتیش، وارسی، نظارت، سانسور، مهار
برابر پارسی : مهار، بازرسی، پايش، وارسی، شمردن، واپایش
کنترل
مترادف کنترل : بازدید، بازرسی، تفتیش، وارسی، نظارت، سانسور، مهار
برابر پارسی : مهار، بازرسی، پايش، وارسی، شمردن، واپایش
فارسی به انگلیسی
bridle, control, government, hold, management, rule
checking, auditing, verification, control
فارسی به عربی
زمام , سیطرة
مترادف و متضاد
بازرسی، کنترل، کاربری، باز بینی
لجام، افسار، عنان، کنترل، زمام
۱. بازدید، بازرسی، تفتیش، وارسی
۲. نظارت
۳. سانسور
۴. مهار
بازدید، بازرسی، تفتیش، وارسی
نظارت
سانسور
مهار
فرهنگ فارسی
تفتیش، ممیزی، وارسی، بازدید
( اسم ) ۱ - وارسی بازرسی تفتیش : کنترل بلیطها . ۲ - ممیز مفتش . توضیح احتراز از استعمال این کلم. بیگانه اولی است .
( اسم ) ۱ - وارسی بازرسی تفتیش : کنترل بلیطها . ۲ - ممیز مفتش . توضیح احتراز از استعمال این کلم. بیگانه اولی است .
فرهنگ معین
(کُ تُ رُ ) [ فر. ] (اِ. ) جستجو، تفتیش .
لغت نامه دهخدا
کنترل. [ ک ُ رُ / ک ُ ت ُ رُ ] ( فرانسوی ، اِ ) وارسی. بازبین. ( فرهنگستان ). وارسی. بازرسی. تفتیش : کنترل بلیطها. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
۱. بازرسی.
۲. تحت مراقبت و نظارت داشتن.
۳. توانایی اداره و هدایت خود یا کسی.
۴. (اسم ) [عامیانه] دستگاهی برای کنترل وسیلۀ برقی از راه دور، کنترل از راه دور.
۲. تحت مراقبت و نظارت داشتن.
۳. توانایی اداره و هدایت خود یا کسی.
۴. (اسم ) [عامیانه] دستگاهی برای کنترل وسیلۀ برقی از راه دور، کنترل از راه دور.
دانشنامه عمومی
کنترل ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
کنترل (فیلم ۱۹۸۷)
کنترل (فیلم ۲۰۰۳)
کنترل (فیلم ۲۰۰۴)
کنترل (فیلم ۲۰۱۳)
کنترل (آلبوم جنت جکسون)
کنترل (ترانه جنت جکسون)
کنترل (فیلم ۱۹۸۷)
کنترل (فیلم ۲۰۰۳)
کنترل (فیلم ۲۰۰۴)
کنترل (فیلم ۲۰۱۳)
کنترل (آلبوم جنت جکسون)
کنترل (ترانه جنت جکسون)
wiki: فیلم به کارگردانی جولیانو مونتالدو است که در سال ۱۹۸۷ منتشر شد.
۱۹۸۷ (۱۹۸۷) (U.S.)
۱۹۸۷ (۱۹۸۷) (U.S.)
wiki: کنترل (فیلم ۱۹۸۷)
کنترل (فیلم ۲۰۰۳). کنترل (به مجاری: Kontroll) فیلمی مجارستانی به کارگردانی نیمرود آنتال محصول سال ۲۰۰۳ است. کنترل اولین فیلم بلند این کارگردان مجاری متولد لس آنجلس است. با نگاهی تمسخرآمیز به سیستم متروی بوداپست، فیلم دربارهٔ مأموران کنترل بلیط است که خرجشان را با کار کردن در آنجا در می آورند و روزانه با شهروندان متخاصم سرو کله می زنند.
کنترل در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها (IMDb)
کنترل در راتن تومیتوز
کنترل در آل مووی
کنترل در باکس آفیس موجو
کنترل در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها (IMDb)
کنترل در راتن تومیتوز
کنترل در آل مووی
کنترل در باکس آفیس موجو
wiki: کنترل (فیلم ۲۰۰۳)
کنترل (فیلم ۲۰۰۴). کنترل (انگلیسی: Control) فیلمی در ژانر علمی–تخیلی به کارگردانی تیم هانتر است که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد.
۷ دسامبر ۲۰۰۴ (۲۰۰۴-12-۰۷)
۷ دسامبر ۲۰۰۴ (۲۰۰۴-12-۰۷)
wiki: کنترل (فیلم ۲۰۰۴)
کنترل (فیلم ۲۰۰۷). کنترل (انگلیسی: Control) یک درام زندگینامه ای محصول سال ۲۰۰۷ است که به زندگی ایان کرتیس، خوانندهٔ مشهور گروه پست پانک جوی دیویژن می پردازد.
۵ اکتبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-10-۰۵)
۵ اکتبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-10-۰۵)
wiki: کنترل (فیلم ۲۰۰۷)
کنترل (فیلم ۲۰۱۳). «کنترل» (انگلیسی: Control (2013 film)) یک فیلم است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
۲۲ نوامبر ۲۰۱۳ (۲۰۱۳-11-۲۲) (China)
۱۶ ژانویه ۲۰۱۴ (۲۰۱۴-01-۱۶) (Hong Kong)
۲۲ نوامبر ۲۰۱۳ (۲۰۱۳-11-۲۲) (China)
۱۶ ژانویه ۲۰۱۴ (۲۰۱۴-01-۱۶) (Hong Kong)
wiki: کنترل (فیلم ۲۰۱۳)
کنترل (مدیریت). کنترل (انگلیسی: Control) ابزار کار مدیران در رده های مختلف سازمان از مراتب عالی، تا رده های سرپرستی است، که این ابزار، فرایند ایجاد و اجرای مکانیزم هایی برای اطمینان از حصول اهداف می باشد. سازمان ها بدون وجود یک سیستم کنترل، در تحقق ماموریت های خود موفق نبوده و نمی توانند از منابع به درستی استفاده نمایند. در حوزه مدیریت، کنترل عبارت است از اطمینان از مطابقت عملکرد، با برنامه و مقایسه عملکرد واقعی با استانداردهای از قبل تعیین شده می باشد.
wiki: کنترل (مدیریت)
دانشنامه آزاد فارسی
کنترل (زیست شناسی)(control)
در زیست شناسی، فرآیندی که در آن، بافت، جاندار، جمعیت یا اکوسیستم خود را در حالتی متوازن و پایدار حفظ می کند. برای آن که عملکرد مغز مناسب باشد، لازم است میزان قند خون در سطح ثابتی باقی بماند. این اثبات به کمک کنش متقابل جگر، هورمون انسولین، و دستگاه ردیابی در لوزالمعده حفظ می شود. در اکوسیستم، فعالیت های انسان ساز و کارهای متوازن کنندۀ جَو را، به ویژه با اثر گلخانه ای، به مخاطره انداخته است.
در زیست شناسی، فرآیندی که در آن، بافت، جاندار، جمعیت یا اکوسیستم خود را در حالتی متوازن و پایدار حفظ می کند. برای آن که عملکرد مغز مناسب باشد، لازم است میزان قند خون در سطح ثابتی باقی بماند. این اثبات به کمک کنش متقابل جگر، هورمون انسولین، و دستگاه ردیابی در لوزالمعده حفظ می شود. در اکوسیستم، فعالیت های انسان ساز و کارهای متوازن کنندۀ جَو را، به ویژه با اثر گلخانه ای، به مخاطره انداخته است.
wikijoo: کنترل
فرهنگ فارسی ساره
مهار، وارسی، در شمار آوردن
واژه نامه بختیاریکا
سر اوسار
پیشنهاد کاربران
دارش
در واژه خویشتن داری ، دار، به معنای کنترل است
در محاوره هم بعل داراندن به معنی کنترل کردن و مدیریت کردن به کار میرود
نمونه: خودم میدارونمش
در واژه خویشتن داری ، دار، به معنای کنترل است
در محاوره هم بعل داراندن به معنی کنترل کردن و مدیریت کردن به کار میرود
نمونه: خودم میدارونمش
برابر پارسی �کنترل� : واپایش
برابر پارسی �نظارت� :پایش
برابر پارسی �نظارت� :پایش
بانش
دامیستیش ( دامیستِش ) ریشه واژه:دامیست+ - ِش ( پارسی نو ) دامیتیدن بُن:دامیت ریشه:دامی ( پارسی نو ) دِدِمیست ریشه :دامیست ( پارسی نو ) اِپَیچ اِپَیج ریشه :اپی + جلوگیری ( پارسی نو ) پَری یُر ریشه :پری + اور ( پارسی نو )
چیرگی
پایش
کنترل = بشمارگری.
مدیریت
فرمان
فلان جا زیر فرمان شورشیان است
فلان جا زیر فرمان شورشیان است
اوپَرَتات ( اوستایی ) که برای آن ریشه op در زبان نیا هندواروپایی در نظر گرفته شده و ریشه واژه هایی مانند operate، operator، operation و . . . می باشد.
پیراداری
کنترل
این واژه به فراخور جایش در فَراز مینه های گوناگون دارد :
پایِش ، واپایش ، واپایی ، بازبینی ، باز رسی ، بازجویی ،
نگره ، نگری ، باز نگری ( نظارت )
مِهتری ( مَهار )
پادرسی ، پادپایی ، پادجویی ، پادبینی
این واژه به فراخور جایش در فَراز مینه های گوناگون دارد :
پایِش ، واپایش ، واپایی ، بازبینی ، باز رسی ، بازجویی ،
نگره ، نگری ، باز نگری ( نظارت )
مِهتری ( مَهار )
پادرسی ، پادپایی ، پادجویی ، پادبینی
کنترل CONTROL :[اصطلاح جامعه شناسی] وسیله ای آماری یا تجربی برای ثابت نگهداشتن بعضی متغیرها به منظور مطالعه ی تأثیر علّی متغیرهای دیگر.
منبع https://rasekhoon. net
منبع https://rasekhoon. net
فرمان؟ برای نمونه "تحت فرمان" بجای "تحت کنترل".
فِساریدن = کنترل کردن
فِسارش = کنترل
فِسارشگر = کنترل کننده
{برساخته از �فسار� که دیسه دیگری از � افسار� است}
فِسارش = کنترل
فِسارشگر = کنترل کننده
{برساخته از �فسار� که دیسه دیگری از � افسار� است}
کنترل کردن = وَرسیدن
کنترل = وَرسِش
کنترل کننده = وَرسِشگر
( برساخته از �وَرس� که به معنای مهار و افسار شتر است )
کنترل = وَرسِش
کنترل کننده = وَرسِشگر
( برساخته از �وَرس� که به معنای مهار و افسار شتر است )
کلمات دیگر: