کلمه جو
صفحه اصلی

کورکورانه


مترادف کورکورانه : علی العمیاء، ناسنجیده، نسنجیده

متضاد کورکورانه : حساب شده

فارسی به انگلیسی

blindly, gropingly


apish, blindly, slavishly


blindly, gropingly, apish, slavishly

مترادف و متضاد

علی‌العمیاء، ناسنجیده، نسنجیده ≠ حساب‌شده


فرهنگ فارسی

به روش کوران، نسنجیه، کورانه هم گفته شده
نسنجیده نا سنجیده علی العمیائ کورانه . یا اطاعت کور کورانه . پیروی نسنجیده و بی گفتگو از کسی .

لغت نامه دهخدا

کورکورانه. [ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) نسنجیده. ناسنجیده. علی العمیاء. کورانه. ( فرهنگ فارسی معین ). علی العمیاء. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به کورانه شود.
- اطاعت کورکورانه ؛ پیروی نسنجیده و بی گفتگو از کسی. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

به روش کوران، نسنجیده، کورانه.

پیشنهاد کاربران

بد ناسنجیده

نسنجیده ، نیندیشیده


کلمات دیگر: