مترادف متذکر شدن : تذکر دادن، خاطرنشان کردن، یادآور شدن، یادآوری کردن، گفتن، ذکر کردن
متذکر شدن
مترادف متذکر شدن : تذکر دادن، خاطرنشان کردن، یادآور شدن، یادآوری کردن، گفتن، ذکر کردن
فارسی به انگلیسی
to point out, to remind
note
مترادف و متضاد
تذکر دادن، خاطرنشان کردن
یادآور شدن، یادآوری کردن
گفتن، ذکر کردن
۱. تذکر دادن، خاطرنشان کردن
۲. یادآور شدن، یادآوری کردن
۳. گفتن، ذکر کردن
فرهنگ فارسی
(مصدر ) متذکر شدن بکسی . او را یاد آور شدن : من بشما متذکر شدم که این شغل شایست. شما نیست .
پیشنهاد کاربران
متعرض شدن
خاطرنشان کردن
کلمات دیگر: