مترادف متعرض : اعتراضگر، پاپی، مزاحم، متذکر، یادآور، متجاوز، متعدی
برابر پارسی : پرخاشجو، ستیزگر
to intrfere with, to prevent, to disturb or molest
صفت
اعتراضگر
پاپی، مزاحم
متذکر، یادآور
متجاوز، متعدی
۱. اعتراضگر
۲. پاپی، مزاحم
۳. متذکر، یادآور
۴. متجاوز، متعدی