کلمه جو
صفحه اصلی

متضمن


مترادف متضمن : دربردارنده، دربرگیرنده، شامل، مشتمل، حاوی، تاوان ده، تاوان دهنده

برابر پارسی : دربردارنده، دربرگیر

فارسی به انگلیسی

comprising, containing, enclosing

comprising, containing


مترادف و متضاد

comprising (صفت)
حاوی، متضمن

containing (صفت)
محتوی، حاوی، متضمن

دربردارنده، دربرگیرنده، شامل، مشتمل، حاوی


تاوان‌ده، تاوان‌دهنده


۱. دربردارنده، دربرگیرنده، شامل، مشتمل، حاوی
۲. تاوانده، تاواندهنده


فرهنگ فارسی

دربردارنده، شامل
( اسم ) ۱ - تاوان دهنده . ۲ - در بر دارندهمشتمل حاوی : ... و شیث آن صحیفه را که متضمن سی لطیفه بود نگاه میداشت .

فرهنگ معین

(مُ تَ ضَ مِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) در بر دارنده ، شامل .

لغت نامه دهخدا

متضمن. [ م ُ ت َ ض َم ْ م ِ ] ( ع ص ) تاوان دهنده. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). ضامن و کفیل و پذرفتار. ( ناظم الاطباء ). || آنچه شامل باشد و فراهم گیرد و بفهماند. ( ناظم الاطباء ). فراهم گیرنده و مشتمل. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). شامل. دربردارنده. محتوی : ملوک طوایف و امراء اطراف هم بعضی را متضمن است. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 14 ). و شیث آن صحیفه را که متضمن سی لطیفه بود نگاه میداشت. ( لباب الالباب ).

فرهنگ عمید

در بردارنده، شامل.

دانشنامه عمومی

[م ُ ت َ ض َم ْ م ِ ] شامل، دربردارنده.



کلمات دیگر: