کلمه جو
صفحه اصلی

مهاه

فرهنگ فارسی

تری و تازگی و طراوت و خوبی ٠ تری و تازگی و خوبی ٠ یا سیر و گردش نرم

لغت نامه دهخدا

مهاه. [ م َ ] ( ع اِمص ) تری و تازگی و طراوت و خوبی. ( ناظم الاطباء ). تری و تازگی و خوبی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). طراوت و حسن. ( از اقرب الموارد ). || ( ص ) سیر و گردش نرم. ( ناظم الاطباء ). سیر نرم. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

مهاة. [ م َ ] (ع اِ) آفتاب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). || بلور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). پاره ای از بلور. (ناظم الاطباء). || گاو وحشی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ماده گاو وحشی . (مهذب الاسماء). || گوزن ماده . (دهار). گوزن . (مهذب الاسماء). ج ، مَها، مَهَوات ، مَهَیات . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). و رجوع به ابوعدس شود.


مهاة. [ م ُ ] (ع اِ) آب گشن در رحم ماده شتر. ج ، مهی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: