کلمه جو
صفحه اصلی

الواصل

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱ - رسیده ( درقبض ترسید این کلمه رانویسند ) ۲ - کلمه ای که در قبض رسید یا صورت حساب طبق شکل ضمیمه رسید مینوشتند و ذیل آن وصولیها را یاداشت میکردند . یاقبض ( قبوض ) الواصل . قبض ( قبوض ) وجوه یااجناس رسیده : مقرب الخاقان صاحب جمع خزانه باهره وجه بر آورد را از قرار قبوض الواصل مهم سازی صاحب جمعان نماید .

لغت نامه دهخدا

الواصل. [ اَل ْ ص ِ ] ( ع اِ ) کلمه ای که بدان قبضهای رسید آغاز میشد، الواصل بتوسط فلان. مبلغ یا مقدار فلان. ( یادداشت مؤلف ).
- قبض الواصل ؛ قبض رسید.


کلمات دیگر: