کنیه داده شده، کنیه دار
( اسم ) کنیه داده شده کنیه دار .
در کنایه لفظی که لازم معنی آن اراده شده باشد چنانکه در مثال : این فصول با اشتر دراز گردن و بالا کشیده بگفتند .
( اسم ) کنیه داده شده کنیه دار .
در کنایه لفظی که لازم معنی آن اراده شده باشد چنانکه در مثال : این فصول با اشتر دراز گردن و بالا کشیده بگفتند .