کلمه جو
صفحه اصلی

ایلاد

فرهنگ معین

[ ع . ] (مص م . ) زایاندن ، زایانیدن .

لغت نامه دهخدا

ایلاد. ( ع مص ) ( از «ول د» ) زادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). زائیدن. ( غیاث ). تولید. تولد کردن. || باعث شدن : یولد الحرم ریاحاً مغصا. ( ابن البیطار ). || نزدیک زادن رسیدن زن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). وقت زادن آمدن. ( تاج المصادر بیهقی ).


کلمات دیگر: