کلمه جو
صفحه اصلی

ایسار

فرهنگ فارسی

۱ - (مصدر ) فراخ دست شدن توانگر گشتن. ۲ - ( اسم ) توانگری .

فرهنگ معین

[ ع . ] ۱ - (مص ل . ) فراخ دست شدن ، توانگر گشتن . ۲ - (اِ مص . ) توانگری .

لغت نامه دهخدا

ایسار. ( ع مص ) ( از «ی س ر» ) توانگر گردیدن و بی نیاز گشتن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( تاج المصادر بیهقی ). || بآسانی زادن زن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

۱. توانگر شدن، بی نیاز شدن.
۲. آسان شدن.
۳. به آسانی زاییدن زن.

دانشنامه عمومی

ایسار رودی است که سرچشمهٔ آن کوه آلپ است و از آلمان و اتریش می گذرد و طول این رود ۲۹۵ کیلومتر است. این رود چهارمین رود یزرگ ایالت بایرن پس از دانوب و رود این و رود ماین است و دومین شاخهٔ مهم رود دانوب پس از رود این است.

توانگری، مال دار بودن



کلمات دیگر: