کلمه جو
صفحه اصلی

مکلا

فرهنگ فارسی

( اسم صفت ) کسی که کلاه بر سر گذارد مقابل معمم : [ گرچه از مکلا و مستفرنگ است و من آخوند شل و ولی بیش نیستم . ] ( سر و ته یک کرباس ۳۶: ۲ )
کرانه رود . یا جای به لب آب آمدن کشتی

فرهنگ معین

(مُ کَ لْ لا ) [ ع . ] (ص . ) گرفته شده از واژة فارسی «کلاه »، کسی که کلاه بر سر می گذارد.

لغت نامه دهخدا

مکلا. [ م ُ ک َل ْ لا ] ( ص ) نعت مفعولی منحوت از کلاه فارسی. آنکه کلاه بر سر گذارد، نه عمامه. کلاه دار. کلاه پوشیده. مقابل معمم. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). لغتی است مجعول که از کلاه فارسی بر وزن معمم و در مقابل آن ساخته شده است. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).

مکلأ. [ م ُک َل ْ ل َءْ ] ( ع اِ ) کرانه رود. || جای به لب آب آمدن کشتی. ( صراح ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || جای محفوظ از باد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

مکلأ. [ م ُک َل ْ ل َءْ ] (ع اِ) کرانه ٔ رود. || جای به لب آب آمدن کشتی . (صراح ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جای محفوظ از باد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).


مکلا. [ م ُ ک َل ْ لا ] (ص ) نعت مفعولی منحوت از کلاه فارسی . آنکه کلاه بر سر گذارد، نه عمامه . کلاه دار. کلاه پوشیده . مقابل معمم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). لغتی است مجعول که از کلاه فارسی بر وزن معمم و در مقابل آن ساخته شده است . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).


دانشنامه عمومی

مکلا به عربی: (اَلُمَّکلا ) یکی از شهرهای آباد کشور یمن است.
این شهر دومین شهر بزرگ یمن جنوبی بعد از عَدَن است. مکلا شهری است تاریخی که قدمت آن با حضرموت یکسان است. شهر اَلُمَّکلا پایتخت استان حضرموت کنونی می باشد. این شهر در کرانهٔ دریای عرب واقع شده است.
جمعیت المکلا در حدود ۱۵۰ هزار نفر می باشد. از سه گوشه کوه های سر بفلک کشیده این شهر را احاطه نموده است و راه اصلی آن از طریق عَدَن می گذرد.
از شمال کوه وشهر تریم، از جنوب کوه و شهر شحر، از مغرب عَدَن، و از سمت مشرق به دریای عرب منتهی می گردد.

دانشنامه آزاد فارسی

مُکَلّا
دریابندر و مرکز اداری ناحیۀ ساحلی حَضرموتدر یمن، نزدیک خلیج عدن، به فاصلۀ ۴۸۰کیلومتری شرق عدن. ۱۵۴,۴۰۰ نفر جمعیت دارد (۱۹۹۵).

پیشنهاد کاربران

کلاه دار - کسی که کلاه بر سر دارد.


کلمات دیگر: