کلمه جو
صفحه اصلی

اخلی

فرهنگ فارسی

خالی تر

لغت نامه دهخدا

اخلی. [اَ لا ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از خلو و خلاء. خالی تر.
- امثال :
اخلی من جوف حِمار ؛ قالوا هو رجل من عاد و جوفه واد کان یحله ذوماء و شجر فخرج بنوه یتصیدون فاصابتهم صاعقة و اهلکتهم فکفر و قال لااعبد رباً فعل ذا ببنی . ثم دعا قومه الی الکفر فمن عصاه قتله فاهلکه اﷲ و اخرب وادیه فضربت العرب به المثل فی الخراب و الخلاء فقالوا اخرب من جوف حمار و اخلی من جوف حمار. ( مجمعالامثال میدانی ).

دانشنامه عمومی

اخلی، روستایی از توابع بخش گرمخان شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی ایران است.
این روستا در دهستان گرمخان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۳۳ نفر (۵۸خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

لات، بی سرو وپا

واژه "اخلی" به ضم الف است.
به زبان ترکی است.
به معنی تیرانداز, تیرانداز کماندار, کماندار اسب سوار است.


کلمات دیگر: