کلمه جو
صفحه اصلی

برانس

فرهنگ فارسی

جبال برتات کوههای پیزنه .

لغت نامه دهخدا

برانس . [ ب َ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ بُرْنُس . (منتهی الارب ) (السامی ). کلاه دراز که ترسایان می پوشیدند. (آنندراج ). رجوع به برنس شود.


برانس . [ ب ِ ن ِ ] (اِخ ) (جبال ...) جبال برتات . جبال بیرانه . کوههای پیرنه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به پیرنه شود.


برانس. [ ب َ ن ِ ] ( ع اِ ) ج ِ بُرْنُس. ( منتهی الارب ) ( السامی ). کلاه دراز که ترسایان می پوشیدند. ( آنندراج ). رجوع به برنس شود.

برانس. [ ب ِ ن ِ ] ( اِخ ) ( جبال... ) جبال برتات. جبال بیرانه. کوههای پیرنه . ( یادداشت مؤلف ). رجوع به پیرنه شود.

پیشنهاد کاربران

بَرانِس ، عنوان یکى از دو شعبة اصلى بربر، و از ساکنان کهن مغرب . علمای نسب شناس بربر و عرب برآنند که بربران به دو شاخة اصلى برنس و مادغس ( یا ماذغیس ملقب به ابتر ) تقسیم مى شوند. در منابع اسلامى شکل جمع این دو نام برانس وبُتْر آمده است ( ابن خلدون ، 6 ( 1 ) /176؛ ابن حزم ، 495 ) .
اطلاعات درمورد برانس بسیار محدود، پراکنده و در برخى موارد متناقض است . نسب برانس را که از قبایل سلحشور ( ابن خلدون ، 6 ( 2 ) /296، 301 ) و متمدن مغرب بوده اند ( دبوز، 1/36 - 37 ) ، به مازیغ بن کنعان بن حام بن نوح مى رسانند ( ابن خلدون ، 6 ( 1 ) /177؛ سلاوی ، 1/64 - 65؛ دبوز، 1/28 ) . مورخان دربارة انتساب هر یک از قبایل متعدد بربر به برنس یا بتر، با هم اختلاف نظر دارند. اصطخری 5 قبیلة کتامه ، زناته ، مصموده ، ملیله و صنهاجه ( ص 51 ) ، و ابن خلدون 7 قبیلة اوربه ، ازداجه ، مصموده ، کتامه ، صنهاجه ، عجیسه و اوریغه را از برانس دانسته است . ابن خلدون همچنین آورده است که برخى از نسب شناسان بربر 3 قبیلة لمطه ، هسکوره و کزوله را نیز از برانس مى دانند ( همانجا ) . برخى نیز در عرب یا بربر بودن دو قبیلة مهم کتامه و صنهاجه با هم اختلاف نظر دارند و گروهى ، آنان را عرب و از اخلاف حمیر دانسته اند ( همو، 6 ( 1 ) /192؛ سلاوی ، 1/65؛ حسن ، 294 ) . علت اختلاف آن است که اکثر مورخان ، قبایل بربر شهرنشین را زیر عنوان برانس ، و قبایل بیابان گرد و چادرنشین را زیر مجموعة بتر آورده اند، حال آنکه خلاف آن نیز صادق است ( به عنوان نمونه ، نک: ابن خلدون ، 6 ( 1 ) /239، 6 ( 2 ) /311 ) .
موطن اصلى برانس کوههای اوراس ( همو، 6 ( 2 ) /302 ) در 80 میلى بجایه و 60 میلى قسنطینه ( لئون افریقى ، 2/102 ) بوده است ؛ لیکن به سبب گستردگى و پراکندگى شعوب و قبایل آن در مغرب اوسط و اقصى ، مى توان ردپای آنان را در منابع اسلامى در سواحل دریای محیط ( ابن خلدون ، 6 ( 1 ) /201 ) و به خصوص دریای روم در شهرهایى چون قسنطینه و بجایه ( زیستگاه کتامه ، عجیسه و هواره ، نک: همو، 6 ( 1 ) /204 ) ، نواحى طرابلس ( ابن خردادبه ، 91 ) و سرزمینهای همجوار آن چون برقه ( زیستگاه هواره : ابن خلدون ، 6 ( 2 ) /284 ) ، الجزایر، ملیانه و مدیه ( مسکن صنهاجه : همو، 6 ( 2 ) /312 ) ، و هران ( جایگاه قبیلة ازداجه : همو، 6 ( 2 ) /293 ) ، شمال تاهرت تا وهران ( مسکن قبیلة اوربه ) و در کوههای غرب مراکش ( مساکن مصامده : دبوز، 1/37 ) نیز یافت .
به هنگام پیشروی مسلمانان در خاک افریقیه ، ابوالمهاجر انصاری در 55ق /674م ، کسیله رئیس قبیلة اوربه از بزرگ ترین و قدرتمندترین قبایل برنس را در نزدیکى تلمسان شکست داد. کسیله اسلام آورد و فرمانده مسلمانان نیز او را آزاد کرد ( ابن خلدون ، 6 ( 2 ) /297 ) . در 62ق /682م همزمان با حکمرانى یزید بن معاویه ، کسیله با یاری بربرها و فرنگان ، عقبة بن نافع و همراهانش را در تهوده شکست داد و بلافاصله بر قیروان دست یافت ( همو، 6 ( 2 ) /297 - 298 ) . عبدالملک مروان به جبران این شکست ، زهیر بن قیس بلوی را به ولایت داری افریقیه برگزید. زهیر در 66ق /686م نیروی کسیله را در ممس نزدیک قیروان شکست داد و کسیله و بسیاری از یارانش کشته شدند ( همو، 6 ( 2 ) /299 ) .
برانس نقش انکارناپذیری در شکل گیری و حمایت دولتهای بزرگى چون ادریسیان ، فاطمیان و زیریان داشتند. قبیلة اوربه از بزرگ ترین حامیان ادریسیان بودند و شاید اگر کمکهای ابولیلى اسحاق بن محمد ابن عبدالحمید اوربى ( رئیس قبیلة اوربه ) نبود، دولت ادریسیان در مغرب پانمى گرفت . وی در 172ق /788م ادریس بن عبدالله را که در جریان فخ از مدینه گریخته بود، به گرمى پناه داد و بربرها را به سوی او فراخواند. به این ترتیب ، قبایل متعددی چون زُواغه ، لُواته ، سُدراته ، غیاته ، نفره ، مکناسه و غُماره با او بیعت کردند و به فرمان او گردن نهادند ( همو، 6 ( 2 ) /300؛ سلاوی ، همانجا ) . قبیلة کتامه نیز با حمایت از ابوعبدالله شیعى نقش مؤثری در برپایى نظام فاطمى در مغرب داشتند ( همانجا ) .
از جمله دولتهای بزرگى که از میان برانس برخاستند، مى توان از بنى زیری و مرابطون که از قبیلة صنهاجه ، و نیز از موحدون که از قبیلة مصامده برخاسته اند، نام برد ( همو، نیز حسن ، همانجاها ) .
کوهى به نام برانس در مغرب اقصى در 15 میلى شمال تازا وجود داشته ( لئون افریقى ، 1/357؛ نیز نک: اطلس . . . ، 167 ) که نام خود را از این طایفة بربر گرفته است . علاوه بر این ، کوه دیگری نیز به نام جبل برانس در اندلس ( یاقوت ، 1/733 ) بوده که نام خود را از بربرهای برانس - اوربه که در فتوحات اندلس شرکت داشته ، و در این ناحیه مستقر شده اند، برگرفته است . امروزه این کوه سیرا دِ آلماذن 1 خوانده مى شود I/1037 ) , 2 . ( EI
مآخذ: ابن حزم ، على ، جمهرة انساب العرب ، بیروت ، 1403ق /1983م ؛ ابن خردادبه ، عبیدالله ، المسالک و الممالک ، به کوشش دخویه ، لیدن ، 1306ق /1889م ؛ ابن خلدون ، العبر؛ اصطخری ، ابراهیم ، مسالک و ممالک ، ترجمة کهن فارسى ، به کوشش ایرج افشار، تهران ، 1373ش ؛ اطلس تاریخ الاسلام حسین مونس ، قاهره ، 1407ق / 1987م ؛ حسن ، على حسن ، الحضارة الاسلامیة فى المغرب ، قاهره ، 1980م ؛ دبوز، محمدعلى ، تاریخ المغرب الکبیر، 1384ق /1964م ؛ سلاوی ، احمد، الاستقصاء، به کوشش جعفر ناصری ، دارالبیضا، 1954م ؛ لئون افریقى ، حسن بن محمد وزان ، وصف افریقیا، ترجمة محمد حجى و محمد اخضر، بیروت ، 1983م ؛ یاقوت ، بلدان ؛ نیز: . 2 EI
مریم حسن دوست


کلمات دیگر: