داوطلبانه
فارسی به انگلیسی
voluntarily
فارسی به عربی
طوعی
مترادف و متضاد
اختیاری، ارادی، داوطلبانه، به خواست
فرهنگ فارسی
بطور داوطلب بنحو داو طلب : ( داو طلبانه وارد جنگ شد ) .
لغت نامه دهخدا
داوطلبانه. [ طَ ل َ ن َ / ن ِ ] ( ق مرکب ) بطور داوطلب. دوطلبانه ( در تداول مردم قزوین ).
فرهنگ عمید
به میل و ارادۀ خود، به طریق داوطلبی.
پیشنهاد کاربران
خودخواسته
کلمات دیگر: