داوخواه
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
مرشح
مترادف و متضاد
داوطلب، کاندید، نامزد، داوخواه
دانشنامه عمومی
داوطلب فارسیتر.
پیشنهاد کاربران
داو خواهنده . [ خوا / خا ه َ ] ( ا. مرکب ) پیشی نوبت خواهنده . خواستار پیشگامی در کاری یا چیزی شونده، خواستار نوبت مقدم. داوطلب. م.
کلمات دیگر: