کلمه جو
صفحه اصلی

زورگو


مترادف زورگو : جابر، ستمگر، قلدر، مستبد

فارسی به انگلیسی

bully, dictatorial, extortionist, racketeer, tyrant, who makes unjustified demands or illogical remarks, (one) who makes illogical remarks or unreasonable demands

(one) who makes illogical remarks or unreasonable demands


bully, dictatorial, extortionist, racketeer, tyrant


فارسی به عربی

غیر معقول

مترادف و متضاد

unreasonable (صفت)
نامعقول، بی خرد، غیر معقول، نابخرد، غیر عاقلانه، ناحق، بی دلیل، زورگو، ناحساب

جابر، ستمگر، قلدر، مستبد


فرهنگ عمید

زورگوینده، آن که دیگری را به زور مجبور به قبول امری بکند.

دانشنامه عمومی

مختصات: ۱۱°۴۲′ شمالی ۱°۲۰′ غربی / ۱۱٫۷۰۰°شمالی ۱٫۳۳۳°غربی / 11.700; -1.333
بازگا
زورگو (شهر) شهری در شهرستان توئسه در استان بازگا در بورکینافاسوی مرکزی است و جمعیت آن ۱۱۶ نفر است.

مستبد ، خودکامه


جدول کلمات

جبار

پیشنهاد کاربران

قلتشن

ستمگرانه - ظلم کننده - کابا دایی


کلمات دیگر: