کلمه جو
صفحه اصلی

رذل


مترادف رذل : بخیل، بی شرف، پست، حقیر، خسیس، دنی، دون، رذیل، سفله، فرومایه، لئیم، ناکس

برابر پارسی : فرو مایه، بدگوهر، ناکس

فارسی به انگلیسی

mean, rascal, wicked, blackguard, bugger, common, cur, dirty, dog, foul, iniquitous, miscreant, rapscallion, rascally, reprobate, rogue, scapegrace, scoundrel, thug, vagabond, varlet, vile, villain, creep, punk, yob

mean


blackguard, bugger, common, cur, dirty, dog, foul, iniquitous, miscreant, rapscallion, rascally, reprobate, rogue, scapegrace, scoundrel, thug, vagabond, varlet, vile, villain


فارسی به عربی

وغد

مترادف و متضاد

scoundrel (اسم)
ادم پست، رذل، ارقه

villain (اسم)
شریر، خونی، ادم پست، تبه کار، لات، رذل، ارقه، بدذات

rapscallion (اسم)
سیاه بند، ادم رذل، رذل، ادم بی شرف، بیشرف

بخیل، بی‌شرف، پست، حقیر، خسیس، دنی، دون، رذیل، سفله، فرومایه، لئیم، ناکس


فرهنگ فارسی

پست، فرومایه، ار ال جمع
( صفت ) فرومایه پست ناکس جمع اراذل : [[ مرد رذلی است ]] .
ناکس و فرومایه گردانیدن کسی را فرومایه کردن .

فرهنگ معین

(رَ ) [ ع . ] (ص . ) فرومایه ، پست .

لغت نامه دهخدا

رذل. [ رَ ] ( ع مص ) ناکس و فرومایه گردانیدن کسی را.( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). فرومایه کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ).

رذل. [ رَ ] ( ع ص ) ناکس و فرومایه. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). ناکس و فرومایه. ج ، رُذول ، اَرْذال ، رَذْلون. ( از اقرب الموارد ). ناکس. ( دهار ) ( ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 51 ). مردم ناکس. ج ، اَراذِل ، اَرْذال. ( مهذب الاسماء ). مردم ادانی و بی اصل و نسب. ( لغت محلی شوشتر نسخه خطی کتابخانه مؤلف ). || بلایه از هرچیز. ج ، اَرْذال ، رُذول ، اَرذُل. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). جج ، اَراذِل. ( ناظم الاطباء ).
- ثوب رذل و رذیل ؛ جامه ریمناک و چرکین و هیچکاره. ( از اقرب الموارد ).
|| دون در منظر و حالات. ناکس. دنی. خسیس. حقیر. رذیل. ( یادداشت مؤلف ).
- رذل بودن ؛ ناکس و پست فطرت و زشت رفتار بودن. ( ناظم الاطباء ).
- رذل پرست ؛ رذل پرور. دون پرور :
زمانه نیست مگر رذل جوی و رذل پرست
ستاره نیست مگر دون نواز و دون پرور.
قاآنی.
- رذل جوی ؛ رذل پرست. رذل پرور. رجوع به ترکیب رذل پرست شود.
- رذل شدن ؛ کسب پست فطرتی و زشت رفتاری کردن. ( ناظم الاطباء ).

رذل . [ رَ ] (ع ص ) ناکس و فرومایه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). ناکس و فرومایه . ج ، رُذول ، اَرْذال ، رَذْلون . (از اقرب الموارد). ناکس . (دهار) (ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 51). مردم ناکس . ج ، اَراذِل ، اَرْذال . (مهذب الاسماء). مردم ادانی و بی اصل و نسب . (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). || بلایه از هرچیز. ج ، اَرْذال ، رُذول ، اَرذُل . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). جج ، اَراذِل . (ناظم الاطباء).
- ثوب رذل و رذیل ؛ جامه ٔ ریمناک و چرکین و هیچکاره . (از اقرب الموارد).
|| دون در منظر و حالات . ناکس . دنی . خسیس . حقیر. رذیل . (یادداشت مؤلف ).
- رذل بودن ؛ ناکس و پست فطرت و زشت رفتار بودن . (ناظم الاطباء).
- رذل پرست ؛ رذل پرور. دون پرور :
زمانه نیست مگر رذل جوی و رذل پرست
ستاره نیست مگر دون نواز و دون پرور.

قاآنی .


- رذل جوی ؛ رذل پرست . رذل پرور. رجوع به ترکیب رذل پرست شود.
- رذل شدن ؛ کسب پست فطرتی و زشت رفتاری کردن . (ناظم الاطباء).

رذل . [ رَ ] (ع مص ) ناکس و فرومایه گردانیدن کسی را.(ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). فرومایه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار).


فرهنگ عمید

فرومایه، ناکس، پست.

دانشنامه عمومی

رذل (فیلم). رذل (به هندی: Kaminey) فیلمی است محصول سال ۲۰۰۹ و به کارگردانی ویشال بهاردواج است. در این فیلم بازیگرانی همچون شاهد کاپور، پریانکا چوپرا، آموله گوپته، عادل حسین ایفای نقش کرده اند.
۱۴ اوت ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-08-۱۴)

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۴(بار)
«رذل» به معنای چیز پست و نامطلوب است. و منظور از «أَرْذَلِ الْعُمُرِ» سنین بسیار بالاست که ناتوانی و نسیان، وجود انسان را فرا می گیرد به حدی که قادر به انجام حوائج ابتدایی خود نیست; و به همین دلیل، قرآن آن را سال های نامطلوب عمر شمرده است. بعضی از مفسران، آن را سن 75 سالگی و بعضی 90 سالگی، و بعضی 95 سالگی شمرده اند; ولی حق آن است که سن معینی ندارد و نسبت به اشخاص متفاوت است. به تعبیر دیگر، منظور از ارذل العمر، نامطلوب ترین دوران های عمر انسان می باشد که به نهایت پیری می رسد، و به گفته قرآن علوم و دانش های خود را به کلّی فراموش می کند;و درست همانند یک کودک می شود.
ناپسند. رذل و زذال آنست که در اثر پلیدی ناپسند باشد. (مفردات) صحاح آن را دون و خسیس گفته. ارذل اسم تفضیل رذل و رذیل است . . گفتند: آیا به تو ایمان بیاوریم حال آن که پلیدترها از تو پیروی کرده‏اند. جمع ارذل نیز آمده است .

پیشنهاد کاربران

بی شرف

vicious


کلمات دیگر: