کلمه جو
صفحه اصلی

خصوصی


مترادف خصوصی : اختصاصی، شخصی، فردی ، مخصوص، ویژه، محرمانه، صمیمی، خودمانی

متضاد خصوصی : دولتی، عمومی

برابر پارسی : ويژه، پنهانی، مردمی، ویژگانی

فارسی به انگلیسی

confidential, intimate, private, special, personal, exclusive, particular, privy

private, special


confidential, exclusive, intimate, particular, personal, private, privy


فارسی به عربی

خاص , دولاب , شخصی , غیر رسمی

مترادف و متضاد

private (صفت)
محرمانه، اختصاصی، خودمانی، خاص، مستور، پوشیده، مخصوص، خصوصی، خلوت، شخصی

specific (صفت)
مشخص، خاص، مخصوص، خصوصی، ویژه، بخصوص، اخص

special (صفت)
خاص، مخصوص، استثنایی، خصوصی، ویژه، اخص، فاقد عمومیت

particular (صفت)
دقیق، خاص، مخصوص، منحصر بفرد، تک، خصوصی، ویژه، بخصوص، مختص، نکته بین

peculiar (صفت)
خاص، مخصوص، عجیب و غریب، خصوصی، ویژه، مختص، دارای اخلاق غریب

informal (صفت)
بی قاعده، غیر رسمی، بی تشرفات، خصوصی

personal (صفت)
خصوصی، شخصی، مربوط به شخص

subjective (صفت)
درونی، خصوصی، ذهنی، فاعلی، وابسته به طرز تفکر شخص

صفت ≠ دولتی


اختصاصی، شخصی، فردی ≠ مخصوص، ویژه


۱. اختصاصی، شخصی، فردی ≠ دولتی
۲. مخصوص، ویژه
۳. محرمانه، صمیمی، خودمانی ≠ عمومی


فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - شخصی داخل : (( زندگی خصوصی اشخاص را در نظر میگیرد ) ) ۲ - صمیمی : (( با او خصوصی است ) ) یا نام. ( مراسله ) خصوصی . نامه ای که فقط بدست مخاطب باید برسد و محرمانه است.
ابراهیم سعد الخصوصی

فرهنگ معین

(خُ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) ۱ - شخصی ، داخلی . ۲ - محرمانه و غیرعلنی . ۳ - خاص ، ویژه . ۴ - مربوط به اشخاص حقیقی و حقوقی خارج از نظارت یا حوزة کارهای دولت . مق دولتی .

لغت نامه دهخدا

خصوصی. [خ ُ ] ( ص نسبی ) مقابل عمومی. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- اطاق خصوصی ؛ اطاقی که مخصوص فردی باشد و دیگری را بدان حقی نباشد.
- جلسه خصوصی ؛ اصطلاحی است و درباره جلساتی گفته می شود که غیر از اعضای تشکیل دهنده آن کسی دیگر در آن حضور ندارد. مقابل جلسه عمومی.
- کلاس خصوصی ؛ درسی که معلمان بطور خاص بشاگردان دهند و در آن شاگردان دیگر شرکت ندارند. مقابل درس عمومی.

خصوصی. [ خ ُ ] ( اِخ ) ابراهیم سعد الخصوصی. رجوع به ابراهیم سعدالخصوصی شود.

خصوصی . [ خ ُ ] (اِخ ) ابراهیم سعد الخصوصی . رجوع به ابراهیم سعدالخصوصی شود.


خصوصی . [خ ُ ] (ص نسبی ) مقابل عمومی . (یادداشت بخط مؤلف ).
- اطاق خصوصی ؛ اطاقی که مخصوص فردی باشد و دیگری را بدان حقی نباشد.
- جلسه ٔ خصوصی ؛ اصطلاحی است و درباره ٔ جلساتی گفته می شود که غیر از اعضای تشکیل دهنده ٔ آن کسی دیگر در آن حضور ندارد. مقابل جلسه ٔ عمومی .
- کلاس خصوصی ؛ درسی که معلمان بطور خاص بشاگردان دهند و در آن شاگردان دیگر شرکت ندارند. مقابل درس عمومی .


فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ عمومی] مربوط به فرد یا افرادی معیّن: کلاس خصوصی.
۲. شخصی: زندگی خصوصی.
۳. [مقابلِ دولتی] غیردولتی: بیمارستان خصوصی.

دانشنامه عمومی

بخش خصوصی
خصوصی سازی
حریم خصوصی
حقوق خصوصی
خصوصی، فیلم ایرانی (۱۳۹۰)

دانشنامه آزاد فارسی

خصوصی (رایانه)(Privacy)
کلیه اطلاعات ارائه شده و داده های یک کاربر مانند نام، مشخصات، فایل های ذخیره شده و پست الکترونیکی که به نحوی شامل اطلاعات شخصی کاربر است و حیطۀ خصوصی یا حریم شخصی محسوب شده و مورد بررسی فردی دیگر بدون اجازه کاربر قرار نخواهند گرفت.

فرهنگ فارسی ساره

مردم


پیشنهاد کاربران

" آوریژوند" و " آویژدار " اختصاصی و خصوصی

پیچ شخصی جهت پیچ خاطره ها و یادگاری

این کلمه عربی است
و ایرانی ان میشود تایبَت که اوستایی است و حتی کردهای شمالی کرمانج هم الان استفاده میکنند. . . .


کلمات دیگر: