کلمه جو
صفحه اصلی

دارنده


مترادف دارنده : خداوند، صاحب، مالک، ثروتمند، غنی، مالدار، متمول

متضاد دارنده : ندار

فارسی به انگلیسی

holder, keeper, possessor


possessor, holder


bearer, holder, keeper, possessor

فارسی به عربی

له , مالک

مترادف و متضاد

ثروتمند، غنی، مالدار، متمول


۱. خداوند، صاحب، مالک
۲. ثروتمند، غنی، مالدار، متمول ≠ ندار


خداوند، صاحب، مالک ≠ ندار


holder (اسم)
سه پایه، بست، گیرنده، نگاه دارنده، دارنده، اشغال کننده

haver (اسم)
چرند، مهمل، دارنده

owner (اسم)
خواجه، مالک، دارنده

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آنکه چیزی را دارد . صاحب مالک خداوند . ۲ - چیز دار مالدار ثروتمند . یا قوه دارنده قوه ماسکه .

فرهنگ معین

(رَ دِ یا دَ ) (ص فا. ) ۱ - آن که چیزی را دارد، صاحب ، مالک ، خداوند. ۲ - چیزدار، ثروتمند، مال دار.

لغت نامه دهخدا

دارنده. [ رَ دَ / دِ ] ( نف ) مالک. کسی که چیزی به او تعلق دارد :
که او داد برنیک و بد دستگاه
که دارنده آفتابست و ماه.
فردوسی.
دارای سپهر و اخترانش
دارنده نعش و دخترانش.
نظامی.
|| نگهبان. نگهدارنده :
همیدون به بندش همی داشتند
بر او چند دارنده بگماشتند.
اسدی.
|| ( اِخ ) خدای تعالی :
سپهبد بدارنده سوگند خورد
کزین دژ برآرم بخورشید گرد.
فردوسی.
اگر خواهم از زیردستان خراج
ز دارنده بیزارم و تخت و تاج.
فردوسی.
جهانجوی و گردی و یزادن پرست
مداراد دارنده باز از تو دست.
فردوسی.

فرهنگ عمید

کسی که چیزی دارد، دارا، چیزدار، مالک.

جدول کلمات

واجد


کلمات دیگر: