زود خشم
فارسی به انگلیسی
bad-tempered, choleric, combative, cranky, fiery, hot, ill-tempered, irascible, passionate, petulant, quarrelsome, quick-tempered, snappish, snappy, sour, ugly
فارسی به عربی
غضوب
مترادف و متضاد
سودایی، اتشی مزاج، تند طبع، زود خشم، زود غضب
فرهنگ فارسی
کم حوصله و کسی که بزودی متغییر شده و خشمناک گردد آنکه زود به خشم آید و افرخته گردد .
لغت نامه دهخدا
زودخشم. [ خ َ ] ( ص مرکب ) کم حوصله و کسی که بزودی متغیر شده و خشمناک گردد. ( ناظم الاطباء ). آنکه زود به خشم آید و افروخته گردد. ( آنندراج ). زودغرس. حداد. زلق. تنگدل. کم حوصله. زمعی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
شتاب آورد زشت نیکو به چشم
نه نیکو بود پادشا زودخشم.
شتاب آورد زشت نیکو به چشم
نه نیکو بود پادشا زودخشم.
ابوشکور.
فرهنگ عمید
کم حوصله و تندخو، کسی که زود خشمناک شود.
کلمات دیگر: