کلمه جو
صفحه اصلی

خروجی


مترادف خروجی : برون داد ، بازده، حاصل، عوارض سفر به خارج، محل خروج

متضاد خروجی : درون داد، ورودی

برابر پارسی : برون رفت، راه بیرون، واشدگاه

فارسی به انگلیسی

exit, balcony, outlet, output, exhaust, issue, ramp

balcony


issue


فارسی به عربی

خروج , ناتج

مترادف و متضاد

۱. برونداد ≠ درونداد، ورودی
۲. بازده، حاصل
۳. عوارض(سفر به خارج)
۴. محل خروج ≠ ورودی


deferent (صفت)
برنده، بیرون برنده، خروجی

discharging (صفت)
خروجی

exhausting (صفت)
خروجی، طاقت فرسا، خستگی اور

برون‌داد ≠ درون‌داد، ورودی


فرهنگ فارسی

قسمتی از بعض اطاقها که بیرون از حدود سایر قسمتهای بناست قسمتی بیرون جسته از بنائی .

لغت نامه دهخدا

خروجی. [ خ ُ ] ( اِ ) قسمتی از بعض اطاقها که بیرون از حدود سایر قسمتهای بناست. ( یادداشت بخط مؤلف ). قسمتی بیرون جسته از بنائی. ( یادداشت بخط مؤلف ).

دانشنامه عمومی

خروجی ممکن است مراجعه کنید به:
خروجی (محاسبات)
تولید ناخالص در اقتصاد ارزش خالص خروجی یا تولید ناخالص داخلی به علاوه متوسط مصرف
خالص خروجی در اقتصاد ناخالص درآمد حاصل از تولید کمتر از ارزش کالا و خدمات
قدرت (فیزیک) یا کار (فیزیک) خروجی یک دستگاه
خروجی (اقتصاد) است که این مقدار کالا و خدمات تولید شده
خروجی دولت (علوم کامپیوتر)

فرهنگ فارسی ساره

واشدگاه


فرهنگستان زبان و ادب

{output device, output} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشی سخت افزاری از سامانۀ رایانه که برای ارائۀ برونداد طراحی شود
[مهندسی محیط زیست و انرژی] ← جریان خروجی
[حمل ونقل درون شهری-جاده ای] ← راه خروجی

پیشنهاد کاربران

برونگاه

exit


کلمات دیگر: