مترادف خستگی ناپذیر : نستوه، مقاوم، سرسخت، مبارز، پرتوان
متضاد خستگی ناپذیر : خستگی پذیر
خستگی ناپذیر
مترادف خستگی ناپذیر : نستوه، مقاوم، سرسخت، مبارز، پرتوان
متضاد خستگی ناپذیر : خستگی پذیر
فارسی به انگلیسی
indefatigable
فارسی به عربی
لايتعب
لایتعب، لا ینضب
مترادف و متضاد
نستوه، مقاوم، سرسخت، مبارز، پرتوان ≠ خستگی‌پذیر
پایدار، پایان نا پذیر، خستگی نا پذیر، تهی نشدنی
خستگی نا پذیر، خسته نشدنی
خستگی نا پذیر، نافرسودنی
خستگی نا پذیر
فرهنگ فارسی
کنایه از تعطیل برندار پی گیر
لغت نامه دهخدا
خستگی ناپذیر. [ خ َ ت َ / ت ِ پ َ ] ( نف مرکب مرخم ) کنایه از تعطیل برندار. پی گیر. مداوم. دائم. چون : مبارزه خستگی ناپذیر با بی سوادی. ( یادداشت بخط مؤلف ).
پیشنهاد کاربران
کسی که هیچ وقت از کاری که انجام میده خسته نمیشه خستگی در اون کارش معنی نداره میگن خستگی ناپزیر
کسی که به راحتی خسته نمی شود
کسی که خسته نمی شود
نستوه
یعنی کسی که هیچگاه خسته نمی شود
قوی. نیرومند
یعنی کسی که در هر شکست، شکست نمیخورد.
افرادی که به آسانی خسته نمی شوند
کسی که هیچ گاه خسته نمیشود
کسی که چقدر هم بچنگد بازهم خسته نمی شود
کسی که هیچ وقت خسته نمی شود
کسی که خیلی پر انرژی هست و به هیچ عنوان خسته نمی شود
کسی که به هیچ دلیل خسته نمی شود و به کار خو ادامه می دهن
کلمات دیگر: