کلمه جو
صفحه اصلی

دانش اموز


مترادف دانش اموز : ( دانش آموز ) تلمیذ، شاگرد، طلبه، محصل، نوآموز

متضاد دانش اموز : ( دانش آموز ) معلم

فارسی به انگلیسی

pupil, student

فارسی به عربی

تلمیذ , طالب

مترادف و متضاد

student (اسم)
شاگرد، دانشجو، دانش اموز، عضو دانشکده یا دانشگاه، اهل تحقیق

pupil (اسم)
شاگرد، دانش اموز، حدقه، مردمک چشم

grader (اسم)
جاده صاف کن، دانش اموز، نمره گذار، شاگرد مدرسه ابتدایی یا متوسطه

فرهنگ فارسی

( دانش آموز ) ( صفت ) ۱ - آنکه علم بیاموزد . ۲ - شاگردی دبیرستان .

فرهنگ معین

( دانش آموز ) ( ~. ) (ص فا. ) ۱ - آن که علم آموزد. ۲ - شاگرد مدرسه .

لغت نامه دهخدا

( دانش آموز ) دانش آموز. [ ن ِ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) که دانش آموزد. که علم آموزد. که دانش فراگیرد. شاگرد. ( غیاث ). شاگرد مدرسه. طالب علم. آموزنده علم :
چو بر دین حق دانش آموز گشت
چو دولت بر آفاق پیروز گشت.
نظامی.
خرد دانش آموز تعلیم اوست
دل از داغداران تسلیم اوست.
نظامی.
|| در اصطلاح مدارج تحصیلی شاگردی راگویند که در دوره متوسطه تحصیل کند. || که تعلیم دانش دهد. استاد. ( غیاث ) ( آنندراج ). که علم آموزد بدیگری. که تعلیم کند. دانش آموزاننده :
زن دانش آموز دانش سرشت
چو لوحی ز هر دانشی درنبشت.
نظامی.
تویی برترین دانش آموز پاک
ز دانش قلم رانده بر لوح خاک.
نظامی.
دادش بدبیر دانش آموز
تا رنج برد برو شب و روز.
نظامی.
جوابش داد پیر دانش آموز
که ای روشن چراغ عالم افروز.
نظامی.

فرهنگ عمید

( دانش آموز ) ۱. کسی که در مقطع دبستان، راهنمایی، یا دبیرستان درس می خواند، شاگرد.
۲. (صفت فاعلی ) کسی که دانش می آموزد.
۳. (صفت فاعلی ) [قدیمی] معلم، استاد، آموزگار: تویی برترین دانش آموز پاک / ز دانش قلم رانده بر لوح خاک (نظامی۵: ۷۴۳ )، دادش به دبیر دانش آموز / تا رنج بَرَد براو شب و روز (نظامی۳: ۳۸۶ ).

دانشنامه عمومی

دانش آموز. دانش آموز از لحاظ لغوی به معنی کسی است که دانش می آموزد و در اصطلاح، برای اطلاق به محصلان رسمی در سطح تحصیلات پیش از دانشگاه به کار می رود. در یک نظام آموزشی، وقتی یک فرد می آموزد که «دیگران چه گفته اند و چه کرده اند» و برایش می گویند که «مسایل پیچیدهٔ یک علم را چگونه حل کرده اند» دانش آموز، دانشجو یا طلبه است.فقط از زمانی که خودش به مرز دانش می رسد و مسئله تازه ای را کشف یا حل می کند یک محقق و دانشمند است.
۱۷ نوامبر روز جهانی دانش آموز شناخته شده به یاد تمام دانش آموزانی که در جنگ جهانی دوم کشته شدند
۱۳ آبان در ایران روز دانش آموز شناخته می شود. ۱۳ آبان سالروز واقعه کشتار چندین دانش آموز تهرانی در محوطه دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۷ است.
در ایران دانش آموزان در هفت سالگی به ابتدایی می روند و شش سال درس می خوانند سپس ۳ سال دوره اول متوسطه را می گذرانند و بعد از آن سه سال دوره دوم متوسطه را می گذرانند. در سال سوم دوره متوسطه اول به انتخاب رشته می پردازند شش رشته اصلی عبارتند از:
بعد از پایان دوره اول متوسطه، دانش آموزان وارد دوره دوم متوسطه و تحصیلات در رشته مورد نظر خواهند شد.پس از اتمام دوره دوم متوسطه و کسب مدرک تحصیلی دیپلم دانش آموزان متمایل به ادامه تحصیل در دانشگاه، آماده ی آزمون کنکور خواهند شد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دانش آموز. دانش آموز به معنای فراگیرنده ی دانش است. از عنوان دانش آموز،در باب های زکات، جهاد، شهادات و دیات سخن گفته اند.
سوال: آیا دانش آموز نیازمندی که توانایی کسب و کار را دارد، لیکن تحصیل علم- اعم از واجب و مستحب- مانع کار کردن اواست، استحقاق دریافت زکات را دارد؟جواب: مسئله بین جواز و عدم جواز مطلقا و جواز در صورت عینی بودن وجوب تحصیل اختلافی است. البته در جایی که تحصیل علم، نه واجب باشد و نه مستحب، گرفتن زکات ،جایز نیست.نکته: اختلاف یاد شده در فرضی است که زکات از سهم فقرا داده شود؛ اما اگر از سهم سبیل اللّٰه داده شود، بنابر قول مشهور- که موضوع این سهم را هر مصلحتی که مطلوب خدا است می دانند- جایز است به شرط آنکه تحصیل علم،راجح باشد.
احکام تأدیب
-مربی شنا چنانچه در مراقبت از دانش آموز نابالغ، کوتاهی کند و او غرق شود، ضامن دیه ی او است و اگر دانش آموز، بالغ باشد ضامن نیست. - برخی در فرض نخست، مربی را ضامن دانسته اند، هرچند در حفظ دانش آموز، کوتاهی نکرده باشد؛ لیکن به سبب اشتباه در آموزش، موجب غرق شدن او شده است. چنان که برخی، در فرض دوم، مربی را در صورت کوتاهی و تقصیر ضامن دانسته اند.

واژه نامه بختیاریکا

( دانش آموز ) وُراها

جدول کلمات

دانش آموز
مجمل

پیشنهاد کاربران

دانش آموز = student

Estudent

تلمیذ، شاگرد، طلبه، محصل، نوآموز

خانه دار ، آشپز ، کتاب فروش

Pupils may be newly arrived in Britain, with little or no English
دانش آموزانی که تازه وارد هستن در بریتانیا، یا خیلی کم انگلیسی بلدن یا که اصلا بلد نیستن

ستردی میشود دانش آموز
دانش آموز=student
معلم میشود تیچر
معلم=Teacher

Commer
شاگرد جدید

Student


کلمات دیگر: