کلمه جو
صفحه اصلی

زیاده جو

فارسی به عربی

جشع

مترادف و متضاد

avaricious (صفت)
خسیس، ازمند، حریص، طماع، زیاده جو

فرهنگ فارسی

زیاده طلب طمعکار و حریص

لغت نامه دهخدا

زیاده جو. [ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) زیاده طلب. ( آنندراج ). طمعکار و حریص. ( ناظم الاطباء ). رجوع به زیاده طلب شود.


کلمات دیگر: