زهرباد
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
التهاب اللوزتین
مترادف و متضاد
ورم لوزه، ورم لوزتین، زهر باد
فرهنگ معین
(زَ ) (اِمر. ) دیفتری .
لغت نامه دهخدا
زهرباد. [ زَ ]( اِ مرکب ) بمعنی بادزهر است و آن مرضی باشد که به عربی خناق گویندش. ( برهان ). خناق. ( ناظم الاطباء ). بادزهره. دیفتری. ( فرهنگ فارسی معین ). || سَموم. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به سموم شود.
فرهنگ عمید
بیماری خناق، دیفتری.
کلمات دیگر: