کلمه جو
صفحه اصلی

هات

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- بده (ای مرد ) ۲.- بیار : ((گربخواهی تابدانی گوش دار ور بدانی گوش من زی تست هات . ) ) (ناصر خسرو )
نام هندی استخوان است .

لغت نامه دهخدا

هات. ( هندی ، اِ ) نام هندی استخوان است. ( تحفه حکیم مؤمن ).

هات. [ ت ِ ]( ع اِ فعل ) به معنی به من بده : هات یا رجل ؛ بده ای مرد. هاتی یا امراءة؛ بده ای زن. هاتیا یا رجلان و یا امرأتان و هاتوا یا رجال و هاتین یا نساء، مثل عاطین. و گویند: هاِت نه هاتیت و هات ان کانت بک مهاتاة و ما اهاتیک کما تقول ما اعاطیک و لاتقول منه هاتیت ولاینهی بها. اصل هات ِ «آت » امر از آتی بوده است بعد همزه به ها بدل شده است ، مانند: هیا و هراق... ( از اقرب الموارد ). || ببخش. بده. ( ناظم الاطباء )( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) :
در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل
هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا.
حافظ ( دیوان چ قزوینی ص 5 ).
|| بیار. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
گر بخواهی تابدانی گوش دار
ور بدانی گوش من زی توست هات.
ناصرخسرو ( دیوان چ کتابخانه طهران ص 79 ).

هات . (هندی ، اِ) نام هندی استخوان است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).


هات . [ ت ِ ](ع اِ فعل ) به معنی به من بده : هات یا رجل ؛ بده ای مرد. هاتی یا امراءة؛ بده ای زن . هاتیا یا رجلان و یا امرأتان و هاتوا یا رجال و هاتین یا نساء، مثل عاطین . و گویند: هاِت نه هاتیت و هات ان کانت بک مهاتاة و ما اهاتیک کما تقول ما اعاطیک و لاتقول منه هاتیت ولاینهی بها. اصل هات ِ «آت » امر از آتی بوده است بعد همزه به ها بدل شده است ، مانند: هیا و هراق ... (از اقرب الموارد). || ببخش . بده . (ناظم الاطباء)(منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) :
در حلقه ٔ گل و مل خوش خواند دوش بلبل
هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا.

حافظ (دیوان چ قزوینی ص 5).


|| بیار. (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) :
گر بخواهی تابدانی گوش دار
ور بدانی گوش من زی توست هات .

ناصرخسرو (دیوان چ کتابخانه ٔ طهران ص 79).



دانشنامه عمومی

هات یا ها واژه فارسی به معنی فصل و بخش یک کتاب است. این واژه در اوستا به گونهٔ هائیتی و در سانسکریت ساتی و در زبان پهلوی هات می باشد. در کتاب اوستای زرتشت به هر یک از بخش های هفتاد و دوگانهٔ یسنا، هات گفته می شود.
گات ها سرودهٔ زرتشت از هات ۲۸ یسنا آغاز می شود و به طورکلی شامل ۱۷ هات است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۴(بار)

واژه نامه بختیاریکا

پرت؛ دور
دیوانه؛ نفهم؛ کودن

پیشنهاد کاربران

به چم و مانای آمد است هنوز در زبانهای کردی و لکی بکار میرود و در زبان باستان و اوستا از "هاتن" و " هت" گرفته شده است.

هات یا ها واژه فارسی به معنی فصل و بخش یک کتاب است.
این واژه در اوستا به گونهٔ هائیتی و در سانسکریت ساتی و در زبان پهلوی هات می باشد.
در کتاب�اوستا�به هر یک از بخش های هفتاد و دوگانهٔ �یسنا، هات گفته می شود.
گات ها�سرودهٔ زرتشت از هات ۲۸ �یسنا �آغاز می شود و به طورکلی شامل ۱۷ هات است.



جذاب

داغ و قوی در امر جنسی


کلمات دیگر: