کلمه جو
صفحه اصلی

ژئوپلیتیک

فرهنگ فارسی

علم سیاست وابسته به زمین، علم ارتباط بین محیط زندگانی و سیاست، علمی درباره اوضاع جغرافیایی وسیاسی کشورها

دانشنامه عمومی

ژئوپلتیک یا سیاست جغرافیایی یا جغراسیاست، (به یونانی: Γη+Πολιτική)، از «ژئو» به معنای زمین و «پلیتیک» به معنای سیاست تشکیل شده است. ژئوپلیتیک شاخه ای است از جغرافیای سیاسی و به آن بخش از معرفت بشر اطلاق گردید که به معلومات ناشی از ارتباط بین جغرافیا و سیاست مربوط می شود. این شاخه علمی از زمان وضع آن، طی یک قرن گذشته، از نظر مفهومی و فلسفی دچار شناوری و گاهی رکود بوده و همانند برخی رشته های علمی دیگر هنوز بر سر موضوع و ماهیت آن اتفاق نظر وجود ندارد.
ترابری
تعاریف متعددی از واژه ژئوپلیتیک از سوی علمای علوم سیاسی، روابط بین الملل و جغرافیا صورت پذیرفته است. گاهی اوقات در بعضی تعاریف، ژئوپلیتیک معادل جغرافیای سیاسی خوانده شده است. اما اکثر دانشمندان ژئوپلیتیک قائل به جدایی حوزه های ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی هستند.
دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ژئوپلیتیک یا جغرافیای سیاسی را بررسی تأثیر عوامل جغرافیایی بر رفتار دولت ها می داند. این که چگونه موقعیت مکانی، اقلیم، منابع طبیعی، جمعیت و یک تکه زمینی که یک دولت روی آن قرار گرفته است، گزینه های سیاست خارجی دولت و جایگاه آن را در سلسله مراتب دولت ها تعیین می کند.
حسین بشیریه موضوع ژئوپلیتیک را مطالعه مبانی جغرافیایی قدرت دولتها می داند. نقش ویژگی های سرزمین، آب و هوا، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی، ویژگی های جمعیتی و خصوصیات فرهنگی بر شکل و عملکرد نظام سیاسی، مورد بحث این شاخه از دانش سیاسی است. بعلاوه چون هر یک از دولت ها بخشی از فضای جغرافیایی-سیاسی جهان را تشکیل می دهند، بحث از روابط بین الملل از این دیدگاه خاص نیز مطرح می شود. ادموند والش، به عنوان یک دانشمند سیاسی تعریفی بر مبنای عدالت بین المللی ارائه داده و معتقد است ژئوپلیتیک، مطالعه مرکب از جغرافیای انسانی و علم سیاسی کاربردی است که تاریخ آن به دوران ارسطو، منتسکیو و کانت بازمی گردد.

ژِئوپُلیتیک:جغرافیای سیاسی


علمى که روابط بین موقعیت جغرافیایى سرزمینها را با پیدایش و نابودى قدرتهاى بزرگ و امپراطوریها مطالعه مى کند --------------------------------------------------------------------------------


دانشنامه آزاد فارسی

ژِئوپُلیتیک (geopolitics)
مطالعۀ رابطۀ میان عوامل جغرافیایی و جنبه های سیاسی دولت ها. اهمیت ژئوپلیتیک بر تاریخ نگاران باستان و دورۀ نو از قبیل هرودوت، توسیدید، مونتسکیو، باکل، تِن، و ترایچکهآشکار بوده است. تا مدت ها، مطالعۀ علم ژئوپلیتیک، عمدتاً به سبب ملازمت تاریخی آن با فاشیسم، رواج نداشت. در دورۀ میان دو جنگ جهانی، از ژئوپلیتیک برای توجیه سوداهایی که دولت آلمان در زمینۀ به دست آوردن فضای حیاتی داشت بهره برداری شد. ژئوپلیتیک، درنتیجۀ کوشش های پروفسور ژنرال کارل هاوسهوفر، به جای علم، بخشی از ایدئولوژی ملی آلمان شد.

پیشنهاد کاربران

ژئوپلیتیک. رجوع شود به ژئو.

در پهلوی " بوم ویناریک " در نسک فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .

جُغراسیا


کلمات دیگر: