درختی است مثل در منه یوکل به التمر .
حیقه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( حیقة ) حیقة. [ ح َ ق َ ] ( ع اِ ) درختی است مثل درمنه یُؤکل به التمر. ( منتهی الارب ). شجرة کالشیح یؤکل به التمر. ( اقرب الموارد ).
حیقة. [ ح َ ق َ ] (ع اِ) درختی است مثل درمنه یُؤکل به التمر. (منتهی الارب ). شجرة کالشیح یؤکل به التمر. (اقرب الموارد).
کلمات دیگر: